لاله های عشق من
زندگی مجالم نداد تا بیشتر از این عشق را را در عاشقی تجربه کنم هرچند عاشقی کردن را خوب بلد شدم... ? تا انجام دهم عاشقی را در ره عشق... ?
زندگی مجالم نداد تا بیشتر از این عشق را را در عاشقی تجربه کنم هرچند عاشقی کردن را خوب بلد شدم... ? تا انجام دهم عاشقی را در ره عشق... ?
تمام داستان های کوتاه ، اشعار یا دلنوشته ها در این مجموعه بارگزاری میشود .
"خنزرپنزرهایی که گاهی اوقات ذهنمو میجوعه!" _هر فصل یه یکی از نوشته های تاریکمه. _و آره ممنون میشم نظر بدین :>!.
❌خسته تونیستی!که ازدردات میگی؟؟خسته منم که نای گفتن درداموندارم?
.ﺣﺻﻟه ﺛﺍﺑت #ﻛﺭﺩن ﺧﺩم ﺑﻫ #ﺑقیه ﺭﻭ ﻧﺩاﺭﻣ ﻫﺭﭼـی ﺍﺯم #ﺷﻧﻳﺩی ﺩﻭﺗﺍ ﺑذﺍﺭ ﺭﻭش
یک نفر غمم رادزدید. یک نفربردنشاطم را. واینک. نه غمی که نالم ازبی نشاطی، نه نشاطی که ازبی غمی بالم. بی نشاطی: چه بزرگ کمی، بی غمی : چه بزرگ غمی?
کسی باشد که با جون و دل به تک تک کلماتی که از دهانت بیرون میآید گوش بسپارد اما زمان دیدار شما بسیار کم است و او مثله همیشه بدون خداحافظی در دل آسمان گم میشود....
در این مجموعه با توجه به عکس و همراهی جملات کوتاه و احساسی مقصود بر ترکیب هنر عکاسی و نویسندگی کنار یکدیگر برقرار است ؛ هرچند به عقیده من هر عکس خوبی میتواند یک داستان نیز در برگیرد، داستان ما آدمها، زندگی هایمان و خاطراتمان. کتابعکس در آخرین قاب سعید مشکبیز
حدود پنجاه قطعه شعر سپید کوتاه و بلند در این مجموعه چاپ شده است. نمونه: خیره به دیوار نشستن تا کی؟ بیا کاری بکنیم. تو پرده ها را بکش من میروم دست معمار را بپرسم چه پنجرهای! چه پنجرهای! تپش تپش چشم و چراغ میشود
دو برادر در یک بازی فوتبال ماجرا های هیجان انگیز برایشان رخ می دهد
بی تفاوت باش نسبت به همه چیز ،حتی بدی که یک روز تو را رها میکند و تجزیه شدن را به بودن با تو ترجیح می دهد.