ژانر
جستجو در عناوین
تعداد کلمات
مرتب سازی براساس
فقط تمام شده ها
فقط داستان های در حال تایپ
سایه ی پنهان 6 در حال تایپ

سایه ی پنهان

۲۲ شهریور ۱۴۰۴

سایه هایی که پیشش بود، دود هایی از جنس انسان، چه کسی پشت این مسئله بود؟ سردرگم بود، او فقط نوزده سال داشت؛ ولی موضوع مرگ و زندگی مطرح بود و او چاره ای جز ادامه دادن نداشت حتی با اینکه قدم هایش نامطمئن بود. قاتلی که هیچ کس از وجودش خبر نداشت. لطفا در شب مطالعه شود

1 2 961
برتری روبات ها،قیام انسان ها 1 در حال تایپ

برتری روبات ها،قیام انسان ها

۲۲ شهریور ۱۴۰۴

تئوری ها به واقعیت تبدیل شده و روبات ها انسان هارو به بردگی گرفتن... یوتیوبر معروف سعید والکور هم مثل بقیه ی انسان ها به بردگی گرفته شده...ولی چه برده ای؟یه برده ی سرکش! آیا سعیدوالکور میتونه به کمک دو همراه ناشناس دنیا رو نجات بده یا باید برده بمونه؟

1 1 523
جنون خفقان 1 در حال تایپ

جنون خفقان

۲۱ شهریور ۱۴۰۴

جنون خفقان..داستانی درباره یک پسر بی خانمان که داره جون خودشو از دست سربازا نجات میده و برای نجات خودش،به یک خونه پناه میاره..که با شنیدن داستانی،متوجه رابطه عمیق پدربزرگش و صاحب اون خونه میشه..عشق واقعی و شفاف . (به زودی نوشته میشه) امیدوارم حالتون خوب باشه.. با تشکر.

0 0 277
فصل یک 0 در حال تایپ

فصل یک

۱۸ شهریور ۱۴۰۴

سلام داستان فلسفی حماسی در رابطه با

0 0 0
دو دختر در یک نقاب 3 در حال تایپ

دو دختر در یک نقاب

۱۸ شهریور ۱۴۰۴

داستان درباره دو دختر با شباهت های ظاهری است که باهم فامیل هستند و یکی ایرانی و یکی دارای پدر دورگه ایرانی و کره ای و مادری فرانسوی است طی اتفاقاتی دختر ایرانی مجبور می‌شود جای دختر دیگر را بگیرد اما حقایقی تاریک مانند طوفان وارد زندگی این دختران میشوند

0 2 686
بار غم 2 در حال تایپ

بار غم

۱۶ شهریور ۱۴۰۴

بار غمی به همراه دارم که میدانم و میتوانم آن را زمین بگذارم ، ولی نمیخواهم ... شاید تا ابد و دهر ادامه یابد ...

1 5 5.7 K
کوله بار غم 5 در حال تایپ

کوله بار غم

۱۵ شهریور ۱۴۰۴

کوله پشتی پر از غمی به همراه دارم که نمیدانم و نمیتوانم آن را زمین بگذارم ... شاید تا ابد و دهر ادامه یابد ...

2 6 2 K
پشت لبخند هانیه 1 در حال تایپ

پشت لبخند هانیه

۱۵ شهریور ۱۴۰۴

اواخر سال ۷۰ … من، هانیه، تنها دختر یه خانواده‌ی پرجمعیت. با من همراه بشین تا سرنوشت امو بخونین....

0 0 636
هیچ چیز واقعی نیست 0 در حال تایپ

هیچ چیز واقعی نیست

۱۵ شهریور ۱۴۰۴

تا به حال به این فکر کردید که یه روز از خواب پاشید ببینید دنیا دیگه دنیای قبل نیست...

0 0
بهشت در اغوش جهنم 0 در حال تایپ

بهشت در اغوش جهنم

۱۵ شهریور ۱۴۰۴

یه دختر تخس با سهتی های زندگیش عاشق یه پسر میشه

0 0
بهشت در اغوش جهنم 0 در حال تایپ

بهشت در اغوش جهنم

۱۵ شهریور ۱۴۰۴

یک دختر ۱۷ ساله و یک پسر ۱۸ ساله (تهیانگ) توی شرایط سخت و پر از تنش آشنا میشن. رابطه‌شون اول پر از دعوا، سرسختی و سوءتفاهمه، اما کم‌کم با دیدن ضعف‌ها و دردهای همدیگه، بین‌شون علاقه‌ای عمیق شکل می‌گیره. تهیانگ با وجود ظاهر سرد و تندش، کم‌کم تبدیل به پناه امن دختر میشه. اتفاقات زیادی بین‌شون میفته: دعواها، دلخوریا، لحظه‌های آروم و پرعشق، و حتی موقعیت‌هایی که خانواده و اطرافیان نمی‌دونن چه رابطه‌ای بینشونه. دختر بارها احساس می‌کنه تهیانگ براش مثل بهشته در حالی که دنیاش پر از جهنم و سختی بوده. در قسمت پایانی فصل ۱، تهیانگ تصمیم می‌گیره رابطه رو جدی کنه و حتی می‌بره دختر رو برای عقد. خانواده دختر که همیشه سخت‌گیر بودن، وقتی شادی واقعی دختر رو می‌بینن، برای اولین بار می‌پذیرن. پدرش میگه: «اولین باره بچه‌مو خوشحال دیدم.»

0 0 0
بهشت در اغوش جهنم 0 در حال تایپ

بهشت در اغوش جهنم

۱۵ شهریور ۱۴۰۴

یک دختر ۱۷ ساله و یک پسر ۱۸ ساله (تهیانگ) توی شرایط سخت و پر از تنش آشنا میشن. رابطه‌شون اول پر از دعوا، سرسختی و سوءتفاهمه، اما کم‌کم با دیدن ضعف‌ها و دردهای همدیگه، بین‌شون علاقه‌ای عمیق شکل می‌گیره. تهیانگ با وجود ظاهر سرد و تندش، کم‌کم تبدیل به پناه امن دختر میشه. اتفاقات زیادی بین‌شون میفته: دعواها، دلخوریا، لحظه‌های آروم و پرعشق، و حتی موقعیت‌هایی که خانواده و اطرافیان نمی‌دونن چه رابطه‌ای بینشونه. دختر بارها احساس می‌کنه تهیانگ براش مثل بهشته در حالی که دنیاش پر از جهنم و سختی بوده. در قسمت پایانی فصل ۱، تهیانگ تصمیم می‌گیره رابطه رو جدی کنه و حتی می‌بره دختر رو برای عقد. خانواده دختر که همیشه سخت‌گیر بودن، وقتی شادی واقعی دختر رو می‌بینن، برای اولین بار می‌پذیرن. پدرش میگه: «اولین باره بچه‌مو خوشحال دیدم.»

0 0
آبان دخت 0 در حال تایپ

آبان دخت

۱۲ شهریور ۱۴۰۴

از یه جایی به بعد آبان دخت مینویسه

0 0 0
به سرزمین خواب خوش آمدید 6 در حال تایپ

به سرزمین خواب خوش آمدید

۱۲ شهریور ۱۴۰۴

ملینا خواهر رابین هستم.... در سرزمین خواب چ خبره؟!!!!

5 12 1.8 K
فاجعه خوشایند 1 در حال تایپ

فاجعه خوشایند

۱۲ شهریور ۱۴۰۴

درمورد دختری می باشد که از بچگی درمورد افسانه هایی که در دنیایی که زندگی می کرده وجود داشته او به ماجراجویی می رود و سعی می کند مردم دنیای خودش را از افراد ناشایست نجات دهد و اربابان زمین را پیدا کند

4 1 3.1 K
تقویت مهارت های داستان نویسی جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.