ژانر
جستجو در عناوین
تعداد کلمات
مرتب سازی براساس
فقط تمام شده ها
فقط داستان های در حال تایپ
0 در حال تایپ

"بازیکن شماره 666"

۷ آذر ۱۴۰۱

کل مردم توسط ارتش رباتیک اسیر میشوند...اما در همین زمان مذاکره ای بین انسانها و رباتها صورت میگیرد و بازی جدیدی شروع میشود. برنده بازی میتواند تصمیم بگیرد چه بلایی سر زمین بیاید،انسانها تصمیم دارند بعد از بردن بازی زمین را نجات بدهد و ربات ها میخواهند کره زمین را نابود کنند. "داور سوت را به صدا در اورد و توی بلندگو داد زد: بازیکن شماره 666 به همراه هم تیمی هایش وارد زمین بازی میشوند!"

0 0
اژدهای برفی 1 آشنایی 6 در حال تایپ

اژدهای برفی 1 آشنایی

۲ آذر ۱۴۰۱

کافی است زمان مرگت را بدانی، آن وقت است که حتی زیبایی خوردن یک لیوان آب را از دست نمی دهی... به خاطر کشتن یک خائن تبدیل به ترسناک ترین موجود روی کره زمین میشوی... هزار سال باید صبر کنی تا یکی از خاندان خودت که یک دختر با موهای قهوه ای تیره تو را نجات دهد. هزار سال صبر میکنی و میشود زمان حال... زمان ازادیت چه زمانی فرا میرسد؟ مرگ مانند آینه ای است که معنای واقعی زندگی در آن منعکس می شود.

8 34 2.9 K
بانوی مقدس 1 در حال تایپ

بانوی مقدس

۲۱ آبان ۱۴۰۱

تو دنیای که همه بچه ها با مانا به وجود میان بچه ای میان این همه آدم بدون مانا بدنیا می آید، آیا میتواند زنده بماند و با آرامش زندگی کند؟ یعنی میتواند به آرزوش که تبدیل شدن به یک مانایوزر قوی هست برسد؟

1 2 161
 ➷JHOPE➷ 1 در حال تایپ

➷JHOPE➷

۱۲ آبان ۱۴۰۱

J hope story

0 0 109
دو خواهر 0 در حال تایپ

دو خواهر

۶ آبان ۱۴۰۱

دو خواهر دوقلویی که صورتشون مثل هم نیست ولی مثل کوه پشت هم هستن

0 0 0
سیاره ات را زندگی کن 5 در حال تایپ

سیاره ات را زندگی کن

۳ آبان ۱۴۰۱

میخوای بفهمی وقتی از آرزوت دست میکشی چه اتفاقی تو جهان میفته؟ شاید وقتی این داستانو بخونی نظرت عوض بشه..

1 0 3 K
نقشی بر آب 18 تمام شده

نقشی بر آب

۲۴ مهر ۱۴۰۱

در جهانی موازی یک انفجار بزرگ باعث بر هم خوردن نظم زندگی اهالی کشور شده و شخص مرموزی قصد دارد با استفاده از آن، قدرت خود را تثبیت کند. قهرمانان قصه به دنبال پیدا کردن دلیل این انفجار و بازگرداندن نظم پیشین هستند.

0 0 25.7 K
پدینگتون 3 در حال تایپ

پدینگتون

۲۳ شهریور ۱۴۰۱

درباره خرس کوچولویی هست که در یک شهر بزرگ با خانواده کوچکی آشنا میشود و ماجراجویی های او شروع میشود ...

0 0 605
هدیه ای از هیمالیا 1 در حال تایپ

هدیه ای از هیمالیا

۲۱ شهریور ۱۴۰۱

سرما، زوزه ی هولناک باد، برف منجمد به تیزی تیغ...هیچ چیز دیگری در این ناحیه یافت نمی شود. همه جا لبریز از تاریکی ست و کولاک برف با او هم پیمان گشته است. سرما و ناامیدی هر لحظه به درون قلب نیز رخنه می کند.

0 1 688
جنگل دوستی 2 تمام شده

جنگل دوستی

۱۰ شهریور ۱۴۰۱

سلام شهریوری هستم داستان من جنگل دوستی نام دارد داستان من درباره موشی به نام فرفری که ماجراجو و کنجکاوه و میخواد به کمک دوستش که فرمانروا جنگله بره و ..

0 0 4
گوناگون 0 در حال تایپ

گوناگون

۳۰ مرداد ۱۴۰۱

در حالی که به سوی اتاقش میدوید ، مدام این جمله را تکرار میکرد. «عروسک ها فریبدهندن» رنگ از سر و رویش پریده بود و اشک در چشمان کهرباییش جمع شده بود. پس از چند دقیقه دویدن و زمین خوردن سرنجام به اتاقش رسید. اتاق«دویست و شست و نه» در را محکم کنار زد و وارد اتاق شد. بر روی زمین افتاد و دستانش را مشت کرد و بر زمین کوبید«چرا؟چرا؟» صدای مردانه و زیبایی از پشت سرش گفت«چون ما هیولاییم آلیس.» مدت ها پیش وقتی هیولاها را در داخل کتاب های مصور میدید گمان میکرد تمام هیولاها زشت ، لجنی و بدبو هستند. به لطف یک عروسک فهمید هیولاها خیلی بدتر از اینها هستند. خیلی بدتر!

0 0
:بدون عنوان: 0 در حال تایپ

:بدون عنوان:

۱ مرداد ۱۴۰۱

.............................

0 0 0
اخرین سرنوشت 1 در حال تایپ

اخرین سرنوشت

۲۸ تیر ۱۴۰۱

خلاصه داستان ینا وارد خونه ی میشه واسه ی کار ولی کلی اتفاقات و داستان های عجیب واسش رخ میده

0 0 101
«به دنبال راهنما زندگی» 1 تمام شده

«به دنبال راهنما زندگی»

۲۳ تیر ۱۴۰۱

دختری که از زندگیش راضی نیست و قدر چیزایی که داره رو نمیدونه که یهو با یه دستگاهی روبرو میشه...

0 0 1.9 K
گناه یک طراحی 0 در حال تایپ

گناه یک طراحی

۲۲ تیر ۱۴۰۱

میدانی؟ فرشته هایی که من دیده ام همه خوب نیستند! شیاطینی که دیده ام همه گناهکار نیستند. انسانهای دروغ گو زیادند و به دلیل خوشی خود همه چیز را پنهان میکنند!اما همه ی انسانها هم بد نیستند! من نه فرشته هستم نه شیطان و نه انسان! من موجودی در عمق صفحه ی سفیدی هستم که تو آن را طراحی مینامی! من اثر یک هنرمند هستم! شاید زنده بودن طراحی ها شگفت انگیز به نظر بیاید! ولی دوست من اوعضاع اینجا درون این سفیدی و سیاهی ها چندان خوب نیست! من موجود شگفت انگیزی هستم که از چند خط تشکیل شده و حال دارد برای زنده ماندن بال بال میزند! من از پاک کن هایی که باعث مرگم میشوند فرار میکنم و همیشه در حال پنهان شدن از خطرات هستم! من نامی ندارم و نام خالق خود را هم نمیدانم!حتی نمیدانم برای چه زنده هستم! من یک طراحی هستم. به زندگی من خوش اومدی انسان!

0 0 0
تقویت مهارت های داستان نویسی جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.