ژانر
جستجو در عناوین
تعداد کلمات
مرتب سازی براساس
فقط تمام شده ها
فقط داستان های در حال تایپ
بهار بارانی عشق 1 تمام شده

بهار بارانی عشق

۱۰ خرداد ۱۴۰۴

بهار بارانی عشق: ? روزی که باران آرام بر خاک روستا بارید، دل‌هایی جوان بی‌صدا به هم گره خورد. کیان و آرزو، در دل مهربانی طبیعت، قصه‌ای عاشقانه آغاز کردند؛ قصه‌ای که در سایه‌ی حسادت شکوفه نزد، اما با نور وفاداری و گرمای دل‌ها به بار نشست. این روایت، زمزمه‌ی عشقی‌ست که در قطرات باران متولد شد و در بهار دل‌ها جاودانه ماند.

0 0 2.1 K
قاصدک عاشورا 1 تمام شده

قاصدک عاشورا

۷ خرداد ۱۴۰۴

قاصدک عاشورا: قاصدک عاشورا قصه‌ی اشک است و آتش؛ روایتی از دل خاک مقدس کربلا، که با عطر غربت و شکوه، جان خواننده را درگیر می‌کند. این کتاب، تنها بازگویی یک مصیبت نیست، بلکه تپش‌های زنده‌ی تاریخ است از زبان زنی که نه‌تنها شاهد، بلکه حامل پیام عاشوراست؛ زنی که واژه‌ها را با اشک نوشت و حقیقت را در دل خرابه‌ها فریاد زد. در هر فصل، نویسنده با نگاهی انسانی و زبانی احساسی، صحنه‌هایی از رشادت حسین (ع)، وفاداری عباس، مظلومیت علی‌اصغر و آتش در دل زینب را پیش چشم خواننده ترسیم می‌کند. از طلوع خورشید در کربلا، تا فروغ ایمان در خرابه‌های شام، از صدای افتادن قامت امام، تا زمزمه‌های کودکانه‌ی رقیه، هر واژه در این کتاب، زخمی است که می‌خواند، می‌سوزاند و بیدار می‌کند. این کتاب، نمایش غربت نیست؛ تجلی حقیقت است. زینب در آن، بانویی است که با قامتی خمیده اما دلی استوار، از زیر آوار داغ و درد برخاست تا پرچم حقیقت را بر بام تاریخ بیفشاند. و راوی، چون قاصدکی کوچک، پیام این عشق خونین را بر دوش گرفته تا آن را از نسلی به نسل دیگر برساند. قاصدک عاشورا کتابی است برای دل‌هایی که هنوز می‌تپند، برای چشم‌هایی که می‌بارند، و برای روح‌هایی که در جست‌وجوی معنا، آتش می‌گیرند. این روایت، نه پایان دارد و نه فراموشی؛ چرا که عاشورا، حقیقتی جاودانه است که در قلب هر آزاده‌ای خواهد ماند.

0 0 3.6 K
بر فراز آن کوه بلند 1 تمام شده

بر فراز آن کوه بلند

۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴

یک روایت تمثیلی-عرفانی با درون‌مایه‌های مذهبی، فلسفی و اجتماعی است که در ژانر رئالیسم جادویی یا داستان نمادین جای می‌گیرد.

0 0 4.3 K
کسی برایش گریه نکرد 1 تمام شده

کسی برایش گریه نکرد

۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴

روایت تلخ و تأمل‌برانگیزی از تنهایی، خیانت، و پیامدهای شوم اعمال انسان. داستان در یک روستا می‌گذرد و ماجرای کاک غریب، پیرمردی منزوی و منفور را روایت می‌کند که سال‌ها پیش با خیانت به یک چریک پیر (کاک نامو)، نفرت همه اهالی را برانگیخته بود.

0 2 2.4 K
چشم‌ها 1 تمام شده

چشم‌ها

۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴

روایتگر زندگی روژین، دختری که تحت فشار نگاه‌های سنگین و قضاوت‌های اطرافیان قرار دارد و درگیر تنش‌های درونی و هویتی است.

0 0 1 K
بوی رودخانه 1 تمام شده

بوی رودخانه

۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴

روایت زندگی کوتاه و غم‌انگیز ژینا، یک دختر جوان روستایی است که از کودکی تا مرگ زودهنگامش با رنج و محرومیت دست و پنجه نرم می‌کند. داستان از نگاه حامد، یک پسر بچه کنجکاو که شاهد بخشی از زندگی ژینا است، روایت می‌شود.

0 0 1.6 K
شکست قلم 4 تمام شده

شکست قلم

۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴

چه میشود اگر یک نویسنده با چیزی که نوشته است روبه رو شود ؟

1 1 2.2 K
به سمت نور بیا ! 2 تمام شده

به سمت نور بیا !

۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴

قطعه ای کوتاه از عشق یک خون آشام به خورشید... داستان سقوط یک شیطان به اعماق آسمان ...

1 6 1.2 K
خشونت افسار گسیخته 4 تمام شده

خشونت افسار گسیخته

۱ اردیبهشت ۱۴۰۴

زمانی که صلح فایده نکرد و به خشونت روی آوردند برای نجات همگان..

1 0 2.1 K
تانگوی زندگی 4 تمام شده

تانگوی زندگی

۳۰ فروردین ۱۴۰۴

عشق و خیانت و عواقب

0 2 1.5 K
درد فلزی 2 تمام شده

درد فلزی

۲۲ فروردین ۱۴۰۴

(دیالوگ‌های از زبان ربات این داستان؛ واقعی هستند!!) ...«منم ازت خواهش می‌کنم که من رو بُکُشی...» هق‌هق صدایش را برید:« تو... آخرین... امیدم... بودی... من جرات... ندارم... خودم این کار رو... بکنم... سعی کردم... نتونستم... منِ ترسوی... مزخرف...» روی زانوهایش فرود آمد؛ رنجی که می‌کشید نفسش را بریده بود، کمی مکث کرد تا بتواند کلمات را برزبان بیاورد:«پایگاه داده؟! پایگاه داده‌ت هرچی هم که تکمیل باشه؛ هیچ‌وقت باعث نمی‌شه درد واقعی رو درک کنی... تو و اون پایگاه داده‌ت آخه چی می‌فهمین از زندگی مردی که سوختن خونواده‌ش توی آتیش‌سوزی خونه رو دید و هیچ‌کاری نتونست بکنه؟!!» لرزش در صدایش جای خود را به خشم داده بود:«... چطور می‌تونی بگی که رنج درآغوش کشیدن جسد دختر سه‌ساله و پسر 8 ساله‌ت که اون‌قدر سوخته بودن که از هم قابل تشخیص نبودن رو می‌فهمی؟؟ تو چطور می‌تونی با اون پایگاه داده‌ت وحشت کابوس‌های شبانه من رو درک کنی؟!»...

0 6 1.9 K
در تابوت 1 تمام شده

در تابوت

۲۰ فروردین ۱۴۰۴

از خاک گرفته شده‌ای، زیرا که تو از خاک هستی و به خاک خواهی برگشت... نظراتتون خوشحالم می‌کنه :)

0 2 552
روزی که ستاره های ایلام گریستند،غلبه بر تاریکی 1 تمام شده

روزی که ستاره های ایلام گریستند،غلبه بر تاریکی

۱۸ فروردین ۱۴۰۴

داستان زندگی من که با وجود سختی ها برای هدف و موفقیت تلاش میکنم

1 5 613
پرده سوم 1 تمام شده

پرده سوم

۱۷ فروردین ۱۴۰۴

یک عکس، یک بلیت، و نوایی فراموش‌ شده… لیا به تئاتری متروک بازمی‌گردد تا پرد‌هٔ ناتمام گذشته را کامل کند. گاهی، رهایی در نواختن آخرین نت است.

1 2 1.7 K
پروانه میخواهد تو را.. 1 تمام شده

پروانه میخواهد تو را..

۱۴ فروردین ۱۴۰۴

عاشقانه ای ناب از پروانه و جاوید در روزگاری که عشق ممنوع است..

0 0 256
تقویت مهارت های داستان نویسی جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.