ترانه زندگی
ترانه ای از زندگی . ترانه ای با وجود زشتی و زیبایی ها . ترانه ای ، با حس شکشت و پیروزی
ترانه ای از زندگی . ترانه ای با وجود زشتی و زیبایی ها . ترانه ای ، با حس شکشت و پیروزی
گفتم چند دقیقه ای اینجا بنشین و مرا در آغوش بکش به چشمان همچون آسمان شب او خیره شدم و فراموش کردم هر آنچه هست و نیست را آواز عشق وجودم را در برگرفت میدانست کارم از آغوش گذشته ؛ دلم میخواست مرا همچون ساز مرا مینواخت و در هرم نفس هایش آرام بگیرم میدانست ولی... چشمان پر تمنای مرا ندید ... با جان خسته و رنجورم زمزمه کردم من حتی اگر بدانم تو را ندارم حتی اگر براورده نشوی باز هم تو را آرزو میکنم:)
دل خوشی کم نیست دیده ها نابیناست...! و من چه میدانستم که از دیده محرومم؟! اما میدانی همین برای من نابینا کافی بود همین که میدانستم تنت درد تنم را دارد نه میل تنم را ... همین که با تو به فردوس میرفتم و به معراج می رسیدم... همین که با تو متولد شدم و شکل میگرفتم همین که میدانم در روزگار واپسین من کنار تو از شکل می افتم و می میرم همین برایم کافی بود محبوب من میبینمت خاموشی ولی به خدایم سوگند اینها نمیدانند عشق چیست و به جای خالی تو میگویند تنهایی! قلبم همچون صدف است که تو در میان آن پنهانی...از یاد مبر که دوستت دارم
این نوشته ها افکار و احساسات من را در برمیگیرند. البته نه همه ی آنها را، فقط قسمتی از آنها که باعث شدن حس نوشتن در من بجوشد. وگرنه انسان پر ز عواطف ضد و نقیض در زندگی اش است که گاهی قابل بیان و توضیح نیستن و فقط وجود دارند تا در اعماق قلب و مغزمان ته نشین شوند.
بیاین ببینیم یه آدم از کجا شروع می کنه... و از کجا دوباره شروع می کنه ...
نمیبخشم?کسایی که باهمه وجودم بهشون محبت کردم ؛ولی دلموشکستن،،اونایی که تحقیرم کردن،اونایی که عذابمدادن،اونایی که قضاوتم کردن وتهمت زدن،اونایی که توروم یک رنگ بودن،اماپشت سرم هزاررنگ،اونایی که ازپشت سرخنجرزدن،اونایی که درظاهردوست ولی ازدشمن بدتربودن??
❌خسته تونیستی!که ازدردات میگی؟؟خسته منم که نای گفتن درداموندارم?
خیلی تلخه کسی که دلتنگته هیچ جوره نمیشه آرومش کرد،جزاون شخصی که باعث دلتنگیش شده ونیست??
چه زیبا گفت ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺎﺧﺘﻪ ﺍﻡ …!!ﮔﺎﻫـــــﯽ ﺑﺎ ﮐﺴانی ﺳﺎﺧﺘﻪ! ﮔﺎﻫــــــــﯽ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻡ …!! ﮔﺎﻫــــــــــﯽ ﺑﺨﺸﯿﺪﻩ؛ ﮔﺎﻫـــــــــــﯽ ﻓﺮﯾﺐ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺍﻡ …!! ﮔﺎﻫـــــــــــــﯽ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ! ﮔﺎﻫـــــــــــــــﯽ ﺩﺭ ﺗﻨـــــــﻬﺎﯾﯽ ﻣﺮﺩﻩ ﺍﻡ …!! ﺍﻣﺎ ﺣﺎﻝ؛ ﺯﻣﺎﻧﺶ ﺭﺳــــــﯿﺪﻩ ﮐﻪ ﺑﮕــــــــﻮﯾﻢ : ﻣﻦ ﺍﺯ ﺗﻤــــــــﺎﻡ ﺍﯾﻨﻬﺎ ﺩﺭﺱ “ ﺁﻣﻮﺧــــــــﺘﻪ ﺍﻡ “…!! ﺍﮐﻨﻮﻥ ﺧﻮﺷﺤـــــﺎﻟﻢ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﻫﺴﺘﻢ …!! ﺷﺎﯾﺪﺳﺎﺩﻩ ﺑﺎﺷﻢ …! اﻣﺎ ﺻﺎﺩﻗﻢ ..ﻣـــــــــــــﻦ ﺧﻮﺩﻡ ﻫﺴﺘﻢ …!! ﻭ ﺍﯾﻦ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﮐﺎﻓﯿﺴﺖ …