گاهی وقتها زمانی که تنها یک قدم تا رسیدن به مقصد هست، فقط یک پرش برای گرفتن مروارید هدف باقی میمونه، ناگهان صاعقهای تمام رویاهات رو به تاراج میکشونه و تو محکومی به دوباره شروع کردن، از صفر لیلی زدن؛ ولی اگه صاعقه اتفاق جبرانناپذیری رو بهبار بیاره چی؟ اگه تمام معادلاتت رو به هم بزنه چی؟ اونوقت... اونوقت ناچاری به انتخاب یک اجبار؛ اجباری به نام تلافی!