ژانر
جستجو در عناوین
تعداد کلمات
مرتب سازی براساس
فقط تمام شده ها
فقط داستان های در حال تایپ
لبخندی ازجنس گریه آسمان 4 در حال تایپ

لبخندی ازجنس گریه آسمان

۸ دی ۱۴۰۰

رهادختری که بخاطرمشکلی تن به ازدوج بارامین می دهدولی درست درشب عروسی اش همه چیزتغییرمی کند... دیدی پاییزو .. پ چرا دوری ازم .. دوری و میگی حرف از دوری نزن .. این همه عاشقم تو کوری اصلا .. انقد حرف عاشقانه زوری نزن .. عقل و منطقم میگه نه ولی دل عاشقته .. دلم داد میزدت عقل میگفت باشه چته.. معین زد

1 0 802
باهم، به ژرفا 1 تمام شده

باهم، به ژرفا

۸ دی ۱۴۰۰

کاپیتان ژولز، تنها و غریب در اعماق آب‌های تاریک و سرد، به امیلی‌اش می‌پیوندد...

0 1 790
رقاص خیابانی 2 در حال تایپ

رقاص خیابانی

۷ دی ۱۴۰۰

سلام من ایدام این اولین رمانمه رمان درباره‌ی یک دختر رقصندست

1 1 8
رقاص خیابانی 0 در حال تایپ

رقاص خیابانی

۷ دی ۱۴۰۰

سلام من ایدام این اولین رمانمه موضوع دربارهی یک دختر رقاصه

0 0
آغوش شیطان 0 در حال تایپ

آغوش شیطان

۷ دی ۱۴۰۰

دسته آخر قلب فرشته... مهتاج آغوشی شد که... آغوش شیطان بود

0 0
در تنهایی 2 در حال تایپ

در تنهایی

۶ دی ۱۴۰۰

هلن هر روز خود رو با یک کتاب و یک فنجان اسپرسو بر روی یکی از صندلی های کافه ی مورد علاقه اش به سر میبرد..هر روز بعد از کلاس های دانشگاهش و کارش.با تمام خستگی به کافه میرود غروب دل انگیز خورشید را از پشت ساختمان ها تماشا میکند..در آن کافه هفته ی دوم ماه..و هفته ی سوم ماه روز های دوشنبه بازی مافیا برگزار میشود..و هلن همیشه به همراه آن کتاب و فنجان اسپرسو..به بازیکنان جوان که سعی در برنده شدن دارند نگاه..تا یک روز نگاهی عمیق را حس کرد..آن نگاه عسلی...عسلی ناب..که دل هر دختری را میبرد..بر روی هلن زوم شده بود..ولی برعکس هر دختری این نگاه..تنهایی هلن را زیر و رو کرد..

1 0 1.4 K
شب ششم 0 در حال تایپ

شب ششم

۶ دی ۱۴۰۰

باصدای لرزون و زمزمه مانندش _هیس ، من نمی تونم بهت کمک کنم . اگه صداتو بشنوه تورو خدا برو تیک تاک تیک تاک صدای ساعت لعنتی که حالمو بهم میزد دو قدم به عقب برداشتم ، دردی مثل مار تو سینم پیچ و تاب میخورد دلم میخواست بمیرم ای کاش این خفگی این فشار تو گلوم منو امشب بکشه بدون اینکه نگاش کنم زدم بیرون از اون سگ دونی

0 0 0
تاریکی حاصل از آفتاب 2 در حال تایپ

تاریکی حاصل از آفتاب

۴ دی ۱۴۰۰

داستان در مورد دختر مرموزی است که به عنوان اولین مسافر زمان از آینده ای دور به سال ۲۰۲۴ سفر میکند تا ماموریتی را عملی کند. در حین ماموریت با پسری آشنا میشود که مامویتش به او گره خورده و کم کم عاشق او میشود و پایبندی اش به ماموریت بیشتر میشود اما قبل از اینکه ماموریتش را انجام داده و برگردد اتفاقات عجیبی رخ میدهد

0 0 3.6 K
آغوش تو دنیای من 3 در حال تایپ

آغوش تو دنیای من

۳۰ آذر ۱۴۰۰

ته تغاری دختر حاج فتاح سر اتفاق های سرگردون و معمایی که براش پیش میاد مجبور به عقد غیابی پسری که نمیشناسد میشود و ایران ترک میکند فصل تازه ای از زنگیش آغاز می شود.در این سفر دچار بحران های مختلف مذهبی عقیده ای عاشقانه ای میشود که زندگیش کاملا تغییر می کند.... این داستان تقابلی بین عقاید و افکار مختلفی است.

1 1 6.3 K
  چرا برام فرق داری؟ 6 در حال تایپ

چرا برام فرق داری؟

۱۳ آذر ۱۴۰۰

در مورد یک دختر که اسمش ارنیتاس و برای اینکه از باند پدرش بیاد بیرون مجبور ماموریت هایی که اون میدرو انجام بده اما اخرین ماموریتش خیلی عجیب و باعث میشه اون..... اهان راستی انیتا میشه گفت احساساتشو از دست داده و دلش از سنگ .....اها خودتون دانید میخواید بخونید?

6 11 3.1 K
رمان کفتر باز 0 در حال تایپ

رمان کفتر باز

۱۲ آذر ۱۴۰۰

بابام حاجی بود ، اما من شدم دختر ناخلف ! هجده سالم که بود ، عاشق کفتر باز محلمون شدم و ازش خاستگاری کردم ...!

2 0
اهریمن درون 15 در حال تایپ

اهریمن درون

۴ آذر ۱۴۰۰

هنگامی که فرشتگان سقوط کنند اهریمن اوج میگیرد...

16 41 21.9 K
پرتره: سایه؛ نور زنی است که اسم ندارد 1 تمام شده

پرتره: سایه؛ نور زنی است که اسم ندارد

۲ آذر ۱۴۰۰

همه چیز از صدای « تقه» شروع میشود. حتی زن.

0 0 434
برزخ عشق 1 در حال تایپ

برزخ عشق

۱۳ آبان ۱۴۰۰

خلاصه:عشق چیست؟ چه کسی عاشق واقعی است؟ دوست داشتن چیست!؟ چه کسی دوستار حقیقی است؟! دختری که در میان آتش عشق ذره ذره میسوزد و خاکستر میشود! مقدمه:چشمانت راز آتش بود. در التهاب قلب ویران شده ام و لبانت چون دشنه ای سوزان که مرهم تمام زخم های قبل از تو با من بود ! و آنقدر با آتش دوست داشتن و عطر تنت زندگی کرده ام که همه چیز را از یاد برده ام جز تو و حالا دیگر هراسی ندارم از این همه سوختن از این همه زخم و خاکسترِ خاطراتی که از من و تو به جای خواهد ماند.  

1 0 289
عجایب قصه ها 1 در حال تایپ

عجایب قصه ها

۲۲ مهر ۱۴۰۰

آوا که دختری اهل ادب و مطالعه است ، از خانواده خود برای تحصیل در تهران ، چندسالی جدا میشود . او تصمیم میگیرد در این تنهایی و غربت ، مجموعه داستان های هزار و یک شب را بخواند تا این روزها برایش زودتر سپری شوند . در شب هزار یکم که کتاب به پایان میرسد ، قصه گوی هزار و یک شب ، یعنی شهرزاد ، به دنبال آوا می آید و اورا با خود به دنیای قصه ها می برد . در آن دنیای عجیب و غریب ، آوا با رادمهر آشنا میشود و ...

1 0 467
تقویت مهارت های داستان نویسی جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.