داستان درمورد عشق به همسر است و گلدان خاطره انگیز

هنوز به فکر آن شبمـ...

معتادش شدم

روز ۷ژانویه۱۹۷۹،الکساندر ۲۳ ساله گفتگویی را با روانکاوی ۷۵ ساله بنام پتروف،این گونه آغاز میکند...

انسان به قابلیت سفر در فضا را به دست پیدا نکرده ، آن هم دقیقا در زمانی که لایه اوزون نابود شده ! همین حالا بهتر است تصمیمتان را بگیرید، میخواهید بمیرید یا زنده بمانید؟ چه راهی برای زنده ماندن باقی مانده ؟

درمورد دختری که روابط اجتماعی خوبی نداشت و زندگی شبانه داشت و روزی دزدی وارد خانه ی او میشود و آن دختر متوجه میشود و به سراغ دزد میرود

داستان درباره معلم مدرسه راهنمایی و پیدا کردن اتفاقی وی بعد از سالها است

زنی در تلاش است دختر خود را از زیر آوار زلزله پیدا کند.

کلمات علیه کرونا

داستان کوتاه که خلاصه ندارد ... در حد چند جمله است اما ....

نیمه های شب در جاده ای خارج از شهر در حالیکه باران شدیدی می بارد، مردی ژولیده و سراپا خیس با لباس های کهنه و چهره ای بی روح در کنار جاده ایستاده. او چه کسی است و مقصدش کجاست؟

جدایی در نگاه معصوم ترین موجود.

این داستان حکایت پیرزنی است که در شب یلدا چشم انتظار آمدن فرزندانش است که در پایان...

نور مهتاب با تلاش فراوان خود را از میان برف و بوران به داخل اتاق کشانده بود. او هم مثل من تنها بود. شب های تیره را برای «هیچ‌کس» روشن می‌کرد. همدم آدم‌های ناباب کوچه و خیابان بود. دور افتاده‌هایی مثل من.