ژانر
جستجو در عناوین
تعداد کلمات
مرتب سازی براساس
فقط تمام شده ها
فقط داستان های در حال تایپ
شادیِ من به خاطر یک لقمه نان و پنیر نبود ! 1 تمام شده

شادیِ من به خاطر یک لقمه نان و پنیر نبود !

۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲

زهره خوشحال بود،اما نه به خاطر یک لقمه نون و پنیر و ده هزار تومان پول ، به خاطر خنده ها و ذوق صادقانه مادرش...چشمانش را بر برق چشمان مادرش گره زده بود و کلی از دختر بچه ی ناشناس تشکر کرد که این ذوق را در دل و این لبخند را بر لب و این برق را در چشمانش میتوانست دوباره ببیند.

0 0 514
دلنوشته 5 در حال تایپ

دلنوشته

۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲

من با نوشتن حالم خوب میشه این یه داستان یا رمان نیست سرگذشت و خاطرات و روز مرگی های من هست که با شما به اشتراک میزارم ممنون که با من همراه هستید

0 0 1.9 K
دلنوشته ،احساسی 1 تمام شده

دلنوشته ،احساسی

۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲

خلاصه کتاب از هر طرف زندگی را نگاه کنی، اول و آخر، سه بعد دارد؛ شادی، غم، خلأ! و تمام این بُعد‌ها را در زندگی خواهی‌ داشت.​

0 0 151
مِلمِداس 2 در حال تایپ

مِلمِداس

۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۲

افسانه ها به گونه ای با فرهنگ بعضی از اقوام گره خورده که به باور و عقیده آنها بدل شده است. این داستان از مِلمِداس می گوید. یکی از هزاران افسانه مردمان جنوب.

0 0 2
دلنوشته 1 تمام شده

دلنوشته

۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۲

مقدمه: در این زندگی من پر بودم از دریغ شدن‌هایی که حسرت بر دلم می‌گذاشت، در این زندگی من پر بودم از بغض‌هایی که گاه و بی‌گاه می‌شکست. پشت این لبخند دروغین روح مرده‌ام را دفن کردم آنچه تو از من دیده‌ای سکانسی از سینمای ظاهرم بود!

0 0 189
دلنوشته،نبض احساس 1 تمام شده

دلنوشته،نبض احساس

۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۲

?دوست خوبم با لایک و سیو زیباتون مارو حمایت کنید.

0 0 73
فصل زرد عشق 32 تمام شده

فصل زرد عشق

۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۲

رمان فصل زرد عشق رمانی با ژانر عاشقانه است. رمان فصل زردعشق روایت زندگی دختری به اسم ترمه است که تحت الشعاع یک رقابت تلخ قرار می گیرد و با ظلمی که در حقش می شود مسیر زندگی اش تغییر می کند.این رمان در سه زمان سال 1۳۵۷ ، ۱۳۹۲ و ۱۳۹۶ روایت می‌شود که زندگی خاندان ماهان را در بر می گیرد و اتفاقات مختلف ، شخصیت های رمان را درگیر می‌کند.

0 2 40.3 K
احساسی 0 تمام شده

احساسی

۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۲

دلم اونقدر شکسته و خسته س که میخوام گوشه ی پشت به دنیا زانوهام رو بغل کنم و بگم خدایا من دیگه بازی نمیکنم... . . .

1 0 0
نفرین خودکار آبی 0 در حال تایپ

نفرین خودکار آبی

۹ اردیبهشت ۱۴۰۲

نمیپرسم، چون مطمئنم کلمه نفرین رو شنیدین نفرین یا دامن یه آدم رو میگره یا خونه این از اوناس که دامن آدم میگیره منتهی با خودکار آبی با داستان بهتون خوش‌بگذره و مواظب نفرین خودکار آبی باشید

0 0 0
میراث زایناگو 2 در حال تایپ

میراث زایناگو

۷ اردیبهشت ۱۴۰۲

اُفِلیا پیشگوی ممنوعه با جادوی سیاه خود کتابی خلق کرد که هراتفاق، دعا، نفرین، داستان و افسانه ای که در آن می نوشت به حقیقت می پیوست. از آنجایی که جادوی سیاه او غیرقانونی و ممنوعه بود به سیاهچال افتاد ولی تصمیم گرفت برای کتاب قدرتمندی که خلق کرده است وارثان شایسته ای را برگزیند. دویست سال بعد قلعه ای برای محافظت از کتاب ساخته شد و به بهانه صلح بین خون آشام ها و آدم ها، تبدیل به یک مدرسه جادویی به نام زایناگو شد. حالا کتاب درخطر است و با به دنیا آمدن وارثین آن زایناگو وقایع تازه ای به خود می بیند...

1 4 2 K
بی پایان 12 در حال تایپ

بی پایان

۲ اردیبهشت ۱۴۰۲

تا حالا شده بخوای جاودان عمر کنی یا به عبارتی یه عمر "بی پایان" داشته باشی؟ این کتابو بخون تا نظرت عوض شه! در مورد یه نویسنده است که هیچ وقت نمی تونه داستاناش رو تموم کنه، یا به عبارتی داستاناش "بی پایان"نند! این دختر انقدر سرش تو داستاناشه که توجه چندانی به زندگی ش نمی کنه. افرادی از خانواده اش به آسمون میرن و افراد جدیدی به زمین می آن. متوجه هیچ کدوم نمی شه و اگر ام میشه توجهی نمی کنه...تا اینکه یه روز به خودش می آد و می بینه تنهاست، داره تولد 125 سالگی ش رو جشن می گیره و مثل یک دختر جوون 23 ساله،سالم و سر پاست! کلا بی خیال خانوده اش می شه و کلیییییییی خوشحال می شه! اولش می گه:«آخ جون! من می تونم تا آخر این دنیا زندگی کنم! می تونم هر کاری بکنم! و اِل و بِل و بِل! ولی کم کم از این زندگی "بی پایان" خسته می شه و حالا دنبال راهی تا به زندگی ش پایان بده...!

13 90 15.3 K
داستان های کوتاه ترسناک 2 تمام شده

داستان های کوتاه ترسناک

۲ اردیبهشت ۱۴۰۲

مایک پسری 12 ساله است که بر روی تختش دراز کشیده و مشغول کتاب خواندن است که ناگهان خواهرش داخل اتاق می آید و...

0 3 955
قمار باز 2 در حال تایپ

قمار باز

۱ اردیبهشت ۱۴۰۲

پسر بچه ایی که سر قمار همه چی زندگی خودش از دست داد حالا میخواد یک قمار اساسی انجام بده

0 0 374
من  کی هستم 1 در حال تایپ

من کی هستم

۱ اردیبهشت ۱۴۰۲

مردی بعد از چندسال از کما بلند میشه اما یادش نمیاد کی هست و به دنبال این پاسخ می‌رود اما او واقعا کیست؟

0 0 27
تلفن 1 در حال تایپ

تلفن

۲۸ فروردین ۱۴۰۲

وسوسه تماس گرفتن با نامزدی که او را طرد کرده

0 0 433
تقویت مهارت های داستان نویسی جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.