ژانر
جستجو در عناوین
تعداد کلمات
مرتب سازی براساس
فقط تمام شده ها
فقط داستان های در حال تایپ
اتفاق 2 در حال تایپ

اتفاق

۲۱ آذر ۱۴۰۱

داستان درمورد دختریست که اتفاقات ترسناکی برایش پیش می آید وچیز هایی میبیند که برای خواهر و مادرش ترسناک است

0 0 497
عمارت مرگ 0 تمام شده

عمارت مرگ

۱۸ آذر ۱۴۰۱

برای چهار دوست کارت دعوت می آید که آنها به عمارتی از جنس نابودی و مرگ دعوت شدند......

0 0 0
تو مال منی 1 در حال تایپ

تو مال منی

۱۵ آذر ۱۴۰۱

دختر به کره جنوبی سفر میکنه

0 1 334
تو مال منی 1 در حال تایپ

تو مال منی

۱۳ آذر ۱۴۰۱

دختر که علاقه داره بره کره جنوبی یه برادر داره ۲ تا دوست میخواد کنکور بده یه دوستش با برادرش ازواج میکنه دختر میره کره جنوبی عاشق یه پسره میشه

0 6 501
بیداری 1 در حال تایپ

بیداری

۹ آذر ۱۴۰۱

شده تاحالا خواب ببینی و فکر کنی واقعیت داره ؟بعد از خواب بیدار شی تازه متوجه شی خواب بودی !راستی حقیقت کدوم یکیشه ؟!تاحالا بهش فکر کردی ؟کدوم دنیا واقعیت داره ...شاید همین حالا هم خواب باشی

0 0 1
ساعت صفر 2 تمام شده

ساعت صفر

۹ آذر ۱۴۰۱

چشم‌هایش تار می‌دیدند. فکش بی اختیار روی هم می‌خورد و صدای ساعت روی مغزش رژه می‌رفت. تیک، تاک- تیک، تاک- تیک، تاک- عقربه روی ساعت صفر درجا می‌زد.

0 6 865
زندگی خاکستری 2 تمام شده

زندگی خاکستری

۹ آذر ۱۴۰۱

یک داستان از شخصیتی معمولی. یک روز، یک شهر، یک شخص...

0 2 737
0 در حال تایپ

"بازیکن شماره 666"

۷ آذر ۱۴۰۱

کل مردم توسط ارتش رباتیک اسیر میشوند...اما در همین زمان مذاکره ای بین انسانها و رباتها صورت میگیرد و بازی جدیدی شروع میشود. برنده بازی میتواند تصمیم بگیرد چه بلایی سر زمین بیاید،انسانها تصمیم دارند بعد از بردن بازی زمین را نجات بدهد و ربات ها میخواهند کره زمین را نابود کنند. "داور سوت را به صدا در اورد و توی بلندگو داد زد: بازیکن شماره 666 به همراه هم تیمی هایش وارد زمین بازی میشوند!"

0 0
و اینبار قلمم می‌نویسد، از عشق،نفرت،گریه،خیانت و...جنون!. کجاست آن عدالتی که قبل از بدنیا آمدنمان بهمان گوشزد کردند؟  عدالتتان این بود؟ دزدان قلب ها با وقاحت بروند و بخندند؟ آه از این سادگی،از این پستی،و از این عشق های نافرجام.... 0 در حال تایپ

و اینبار قلمم می‌نویسد، از عشق،نفرت،گریه،خیانت و...جنون!. کجاست آن عدالتی که قبل از بدنیا آمدنمان بهمان گوشزد کردند؟ عدالتتان این بود؟ دزدان قلب ها با وقاحت بروند و بخندند؟ آه از این سادگی،از این پستی،و از این عشق های نافرجام....

۷ آذر ۱۴۰۱

دریا دختری ساده بود که با خیانتی که از عشقش میبینه بعد از مدتی مشکل روانی نسبتا حاد میگیره ولی بعد از یکسری اتفاقات وارد جلد جدیدی از زندگیش میشه.

0 0 0
اژدهای برفی 1 آشنایی 6 در حال تایپ

اژدهای برفی 1 آشنایی

۲ آذر ۱۴۰۱

کافی است زمان مرگت را بدانی، آن وقت است که حتی زیبایی خوردن یک لیوان آب را از دست نمی دهی... به خاطر کشتن یک خائن تبدیل به ترسناک ترین موجود روی کره زمین میشوی... هزار سال باید صبر کنی تا یکی از خاندان خودت که یک دختر با موهای قهوه ای تیره تو را نجات دهد. هزار سال صبر میکنی و میشود زمان حال... زمان ازادیت چه زمانی فرا میرسد؟ مرگ مانند آینه ای است که معنای واقعی زندگی در آن منعکس می شود.

10 34 2.9 K
لیلا و مهراد 0 در حال تایپ

لیلا و مهراد

۲۸ آبان ۱۴۰۱

لیلا دختر عموی مهراد بود که پدر بزرگش تازه از دنیا رفته بود و لیلا قرار بود یک هفته خانه ی عمو احسان بماند پدر و مادرش اورا یک هفته دست عمو و زن عمویش امانت سپردن در ادامه با کل داستان بیشتر آشنا میشوید.... .

0 0 0
زندگی اجباری 1 در حال تایپ

زندگی اجباری

۲۸ آبان ۱۴۰۱

کیمیا دختر ۱۶ ساله ای بود که در خانه ی اربابش کار میکرد تا پول در بیاورد و بتواند خانه ای برای خود بخرد البته فکر نکنم با ان حقوق کنم بتواتد کاری کند یک روز که ارباب به همه ی خدمتکاران مرخصی ی روزه داده بود به کیمیا... .

0 1 125
کمک مرگ 1 در حال تایپ

کمک مرگ

۲۷ آبان ۱۴۰۱

کاوه پسر بچه ی ده ساله که کودک کاره و در حال مرگ با یه دختر اشنا میشه...

1 1 134
ماهی سفید دلتنگی 1 در حال تایپ

ماهی سفید دلتنگی

۲۷ آبان ۱۴۰۱

(ماهی سفید آرزوها) تمام آرزوها ماهی هایی بودند درون رودخانه دور از دسترس، مردمان تور می انداختند به امید آرزویی به رنگ سرخ رز (ارزو ها اگر ماهی بودند همه تور می انداختند برگرفته از کتاب تلماسه)

2 0 132
Yyy 0 در حال تایپ

Yyy

۲۷ آبان ۱۴۰۱

555tyhhhhhg vtxvhfrg bytgggtg gtth ttyh gyyb gtyb gtyb ttyb ttyb tyhb gtbg ghhb gyyb gghb ghhb yyhb ggvv gĝbv ggbv tthb ggbvcrt gtyh gghb vggb bhhh

0 0 0
تقویت مهارت های داستان نویسی جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.