اتفاق
داستان درمورد دختریست که اتفاقات ترسناکی برایش پیش می آید وچیز هایی میبیند که برای خواهر و مادرش ترسناک است
داستان درمورد دختریست که اتفاقات ترسناکی برایش پیش می آید وچیز هایی میبیند که برای خواهر و مادرش ترسناک است
برای چهار دوست کارت دعوت می آید که آنها به عمارتی از جنس نابودی و مرگ دعوت شدند......
دختر که علاقه داره بره کره جنوبی یه برادر داره ۲ تا دوست میخواد کنکور بده یه دوستش با برادرش ازواج میکنه دختر میره کره جنوبی عاشق یه پسره میشه
کل مردم توسط ارتش رباتیک اسیر میشوند...اما در همین زمان مذاکره ای بین انسانها و رباتها صورت میگیرد و بازی جدیدی شروع میشود. برنده بازی میتواند تصمیم بگیرد چه بلایی سر زمین بیاید،انسانها تصمیم دارند بعد از بردن بازی زمین را نجات بدهد و ربات ها میخواهند کره زمین را نابود کنند. "داور سوت را به صدا در اورد و توی بلندگو داد زد: بازیکن شماره 666 به همراه هم تیمی هایش وارد زمین بازی میشوند!"
دریا دختری ساده بود که با خیانتی که از عشقش میبینه بعد از مدتی مشکل روانی نسبتا حاد میگیره ولی بعد از یکسری اتفاقات وارد جلد جدیدی از زندگیش میشه.
کافی است زمان مرگت را بدانی، آن وقت است که حتی زیبایی خوردن یک لیوان آب را از دست نمی دهی... به خاطر کشتن یک خائن تبدیل به ترسناک ترین موجود روی کره زمین میشوی... هزار سال باید صبر کنی تا یکی از خاندان خودت که یک دختر با موهای قهوه ای تیره تو را نجات دهد. هزار سال صبر میکنی و میشود زمان حال... زمان ازادیت چه زمانی فرا میرسد؟ مرگ مانند آینه ای است که معنای واقعی زندگی در آن منعکس می شود.
لیلا دختر عموی مهراد بود که پدر بزرگش تازه از دنیا رفته بود و لیلا قرار بود یک هفته خانه ی عمو احسان بماند پدر و مادرش اورا یک هفته دست عمو و زن عمویش امانت سپردن در ادامه با کل داستان بیشتر آشنا میشوید.... .
کیمیا دختر ۱۶ ساله ای بود که در خانه ی اربابش کار میکرد تا پول در بیاورد و بتواند خانه ای برای خود بخرد البته فکر نکنم با ان حقوق کنم بتواتد کاری کند یک روز که ارباب به همه ی خدمتکاران مرخصی ی روزه داده بود به کیمیا... .
کاوه پسر بچه ی ده ساله که کودک کاره و در حال مرگ با یه دختر اشنا میشه...
(ماهی سفید آرزوها) تمام آرزوها ماهی هایی بودند درون رودخانه دور از دسترس، مردمان تور می انداختند به امید آرزویی به رنگ سرخ رز (ارزو ها اگر ماهی بودند همه تور می انداختند برگرفته از کتاب تلماسه)
555tyhhhhhg vtxvhfrg bytgggtg gtth ttyh gyyb gtyb gtyb ttyb ttyb tyhb gtbg ghhb gyyb gghb ghhb yyhb ggvv gĝbv ggbv tthb ggbvcrt gtyh gghb vggb bhhh