«مترو»
کتابِ بیپایان نویسندهی گمنام جهل و ثروت عقل و فقر در زمین گرد زیر آسمان در یک خط از کتابِ مترو
کتابِ بیپایان نویسندهی گمنام جهل و ثروت عقل و فقر در زمین گرد زیر آسمان در یک خط از کتابِ مترو
ز عشقت بند بندِ این دل دیوانه می لرزد خرابم میکنی اما خرابی با تو می ارزد!
نفس کشیدن که زندگی کردن نیست))) این متن حتمابرای همه اتفاق افتاده .ممنون ازحمایتتون??
زهره خوشحال بود،اما نه به خاطر یک لقمه نون و پنیر و ده هزار تومان پول ، به خاطر خنده ها و ذوق صادقانه مادرش...چشمانش را بر برق چشمان مادرش گره زده بود و کلی از دختر بچه ی ناشناس تشکر کرد که این ذوق را در دل و این لبخند را بر لب و این برق را در چشمانش میتوانست دوباره ببیند.
خلاصه کتاب از هر طرف زندگی را نگاه کنی، اول و آخر، سه بعد دارد؛ شادی، غم، خلأ! و تمام این بُعدها را در زندگی خواهی داشت.
این حقیقت نداشت. ما هر چیزی که می خواستیم، داشتیم. خانه کوچکی که زیر سقفش زندگی می کردیم، آسمان بالای سرمان و غذایی که در سفره بود... و البته یکدیگر.
فک کنم باز تقصیر منه،اما من این بار زندگی یه ادمو خراب کردم.شاید اگر از اول باش دوست نمیشدم الان اینطوری نمیشد ولی ...
بله،منظورم دقیقاً همان وقتی است که با شنیدن اسمت کنار این صفت ذوق میکنی. و بله،منظورم وقتی هم هست که با شنیدن اسمت کنار این صفت اشک میریزی.
همه فکر میکنن اگر موهاتو از دست بدی یعنی زشتی.اما این فکری نبود که اِلا میکرد،اِلا برای این که به زیباترین زن جهان ثابت کنه زیباترینه،به خواست خودش موهاشو ...
با سلام شما تاحالا به این فکر کرده اید که: 1.اینده ی زمین و فضا چه خواهد بود؟ 2.مااز گرما هلاک می شویم ویا از سرما؟ وبالاخره 3.ایا فضا مطلق است یا نه؟ اگر می خواهید تمام این سوالات و یا حتی بیشتر را بدانید تا اخر این مقاله ی نسبتا کوتاه با ما بمانید. باتشکر
داستان دربارهی یک پسر به نام یونس است که در فضای مجازی می چرخد و در یکی از همین گروه ها با یک دختر اردبیلی آشنا می شود...