ژانر
جستجو در عناوین
تعداد کلمات
مرتب سازی براساس
فقط تمام شده ها
فقط داستان های در حال تایپ
یادداشت های قتل 1 در حال تایپ

یادداشت های قتل

۸ بهمن ۱۴۰۱

قتل هایی در حال وقوع است اما این بار با این تفاوت که این قاتل ها راهنما دارند ، کسی برایشان نوشته است که چطور بکشند ، کسی برایشان چگونه قاتل شدن را نوشته است و حالا کسی باید جلوی این قاتل های سازمان دهی شده را بگیرد که خودش قوانین را نوشته است .

1 1 1.7 K
Chained chaos 1 در حال تایپ

Chained chaos

۱۰ دی ۱۴۰۱

یه داستان دلی برای خالی کردن خلاقیتمون روی کاغذ امیدواریم که خوشتون بیاد آها راستی به علایم نگارشی زیاد دقت نکنین ویرایش حرفه ای سخته از طرف گربه خسته و ace

1 0 273
اژدهای برفی 1 آشنایی 6 در حال تایپ

اژدهای برفی 1 آشنایی

۲ آذر ۱۴۰۱

کافی است زمان مرگت را بدانی، آن وقت است که حتی زیبایی خوردن یک لیوان آب را از دست نمی دهی... به خاطر کشتن یک خائن تبدیل به ترسناک ترین موجود روی کره زمین میشوی... هزار سال باید صبر کنی تا یکی از خاندان خودت که یک دختر با موهای قهوه ای تیره تو را نجات دهد. هزار سال صبر میکنی و میشود زمان حال... زمان ازادیت چه زمانی فرا میرسد؟ مرگ مانند آینه ای است که معنای واقعی زندگی در آن منعکس می شود.

8 34 2.9 K
بانوی مقدس 1 در حال تایپ

بانوی مقدس

۲۱ آبان ۱۴۰۱

تو دنیای که همه بچه ها با مانا به وجود میان بچه ای میان این همه آدم بدون مانا بدنیا می آید، آیا میتواند زنده بماند و با آرامش زندگی کند؟ یعنی میتواند به آرزوش که تبدیل شدن به یک مانایوزر قوی هست برسد؟

1 2 161
نظریه مطلق 0 در حال تایپ

نظریه مطلق

۱۹ آبان ۱۴۰۱

با سلام شما تاحالا به این فکر کرده اید که: 1.اینده ی زمین و فضا چه خواهد بود؟ 2.مااز گرما هلاک می شویم ویا از سرما؟ وبالاخره 3.ایا فضا مطلق است یا نه؟ اگر می خواهید تمام این سوالات و یا حتی بیشتر را بدانید تا اخر این مقاله ی نسبتا کوتاه با ما بمانید. باتشکر

0 0 0
شامگاه شیطانی 2 تمام شده

شامگاه شیطانی

۹ آبان ۱۴۰۱

مقدمه: مینویسم از عشق_میخوانمش با درد میگویم زندگی_ میخوانمش غم میگویم شامگاه_مینویسم به وقت عاشقی میخواندش شیطان _میخوانمش انسان داستانی از جنس عاشقی با طعم زندگی با ظاهری پر از درد ،از عشقی که میخواندش نفس میخوانمش زندگی،اما بخاطر زهر عشقی که گذشتگان از این درد کشیده اند عشق ما نیز طعم زهری خونین آلوده به غباری از دردو نفرین به خود میگیرد؛ کداممان تقاص پس میدهیم؟من!یا تو!تقاص برای کاری که نکرده ایم،تقاص برای راهی که اشتباه رفته ایم،گناه من عشق است گناه تو توبه،توبه ای که فقط با خون پاک میشود با عشق خوانده میشود با ظغیان تمام میشود؛بامداد خمار زندگیم پر از دردونفرت است. غباری که آلوده به مهر عاشقی تواست،زندگیم درد است،دردی از تو،عاشقی از من،زندگی از آن ما…

0 0 572
جهنم مدرسه 1 در حال تایپ

جهنم مدرسه

۸ آبان ۱۴۰۱

داستان درباره ی یک پسر به نام امیر است. توجه : این اسکویید گیم 2 یعنی ایرانی است امیر در یک مدرسه است که...

0 0 1
سالار شصتم 5 در حال تایپ

سالار شصتم

۶ تیر ۱۴۰۱

همسایه فضول که یک پیرزن بسیار ضعیف است تا کمر از پنجره خم شده تا در خانه ی همسایه ی خود را ببیند اول که متوجه می‌شود حمام خانه همسایه است می‌خواهد از کارش دست بردارد اما با دیدن مردی که در وان پر خون دارد استراحت می‌کند  شکه شده اول احتمال می‌دهد شاید خون نباشد اما با دیدن سر قطع شده‌ی ادمی بالای وان که قطره قطره خون می‌چکد از حال می‌رود و اینک با ما همراه باشید در جهنم سالار ○● شصتم•°•° لطفا بعد خوندن رمان نظر بدید چون خیلی دوست دارم نظراتتون بدونم و اگرم میخواید بام در ارتباط باشید @saraaa_134 این آیدی تلگرامم هست با تشکر از رفقای خوشمزم :M.SH

5 5 2.5 K
طهران خآموش 2 در حال تایپ

طهران خآموش

۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۱

طهران خآموش داستانه سریالی دنباله دار با موضوع خاصی و جذاب خلاصه فصل اول: من و همسرم برا گذراندن اوقات خودمون سفری به طهران رفتیم و در هتلی خارح از شهر موندیم ولی این هتل فرق داره این رو من زمانی متوجه شدم که شب با صدای جیغ دختری بلند شدم تا اینکه....

0 4 6.5 K
دختری که در باران به دنیا آمد 3 در حال تایپ

دختری که در باران به دنیا آمد

۸ فروردین ۱۴۰۱

باران... ترس، وحشت، غم، اندوه، جدایی و... باران معنی تمام این کلمات است... چرا باران را فقط با مهربانی یاد میکنند؟ وقتی در این داستان قرار نیست خبری از مهری باشد... این داستان، داستان انسان های زیادی است که درک میکنند و می دانند باران دو رو دارد: صلح و ویرانی

3 7 3.6 K
جنگل مردگان 9 در حال تایپ

جنگل مردگان

۱۹ اسفند ۱۴۰۰

لطفا همه ی قسمت ها رو بخونین و نظرتونو برام بنویسین . ? صدای مهیب و ترسناکی به گوش می‌رسید،انگارکسی راشکنجه می‌کردند.هیچ کس آن اطراف نبود اماصدای قدم ها در فاصله‌ی خیلی نزدیک شنیده می‌شد، می خواست فرار کند ولی نمی توانست . پاهایش سنگین شده بودند و به زور آن‌هارا روی زمین می کشید ، به شدت نفس نفس می زد ، خس خس سینه اش فضا را پر کرده بود ازطرفی گذر باد از لابه لای شاخ و برگ درختان صدایی شبیه به زوزه ی گرگ زخمی به وجودمی آورد. هوا کم کم تاریک شد با تاریکی هوا نورهایی درمیان شاخ وبرگ درختان سوسو می کرد،صدای قدم ها نزدیک و نزدیک‌ترشد ، از وحشت فریاد زد اما صدایش بلند نمی شد درست مثل اینکه چیزی درون گلویش مانع بیرون آمدن صوت شود و این ترسش را افزود. آسمان تاریک همچون چادری سیاه زمین رادر آغوش

1 24 5.7 K
عاشق نامرئی 0 در حال تایپ

عاشق نامرئی

۷ اسفند ۱۴۰۰

توضیح نمیدم چون تا نخونین نمیفهمین . بزودی اپلود میشه . و بعد اون قرار فصل دوم رو به اسم عاشقان نامرئی در اختیارتون بزارم .

0 0 0
کاراگاهW 2 در حال تایپ

کاراگاهW

۴ بهمن ۱۴۰۰

شهر ساحلی مروارید شهری برای شادی و بهترین مقصد عشق و حال اما چرا افردای در حال ناپدید شدن هستند؟...آیا کسی میتواند جلوی اتفاقات را بگیرد؟ پس بخونش!

2 0 539
به سایه ها بنگر و درباره اجسام تامل کن! 0 در حال تایپ

به سایه ها بنگر و درباره اجسام تامل کن!

۴ بهمن ۱۴۰۰

بزودی......

0 0
دانشجو های عاشق 10 در حال تایپ

دانشجو های عاشق

۱۹ دی ۱۴۰۰

سلام اسم من پارک یون سون هستش دانشجو ام رشته پزشکی من عاشق جونگ هه این شدم اون خیلی جذاب، خوشتیپ، گرم، مهربون و باهوشه با من همراه باشید

2 1 1.8 K
تقویت مهارت های داستان نویسی جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.