با ادغام تدریجی دنیای انسانها و گلِیدی گلید، موجودات عجیب و هیجانانگیزی متولد شدهاند که هرکدام نمادی از تضادها و پیوندهای این دو جهان هستند. این موجودات نه کاملاً شرورند و نه بیآزار—آنها نتیجهٔ طبیعیِ به هم ریختن مرزهای طبیعتاند.
**۱. چسبگرگها (Gluewolves)**
گرگهایی با خزِ ژلهای و شفاف که استخوانبندی درونیشان دیده میشود. چشمانشان مانند بلورهای شکسته میدرخشد.
میتوانند بدنشان را به زمین بچسبانند و مانند مایعی روی زمین جاری شوند تا طعمه را غافلگیر کنند.
به صورت گلهای حرکت میکنند و روستاهای مرزی را تهدید میکنند. اما اگر با موسیقی آرام شوند، به شکل سگهای وفادار درمیآیند.
**۲. آینهمارها (Mirrorserpents)**
مارهای غولپیکر با پولکهایی آینهای که محیط اطراف را منعکس میکنند. دهان شان پر از دندانهای چسبنده است.
با پولک های آینه ای حملات مهاجمان را به خودشان برمی گردانند،اگر قطع شوند، هر تکه به مار جدیدی تبدیل میشود.
آینه مارها نگهبانان ناخواستهٔ گذرگاههای بین دنیاها هستند. میلو باید از بازتاب خودش در پولکهایشان عبور کند تا آنها را فریب دهد.
**۳. گِلفرشتگان (Mudangels)**
گل فرشتگان موجوداتی دوگانه—نیمی از بدنشان از گلِ چسبندهٔ گلِیدی گلید و نیمی دیگر از خاک رس معمولی ساخته شده. بالهایی از برگهای خشک دارند.
میتوانند با گِل، زخمها را التیام بخشند یا سلاح بسازند. اما اگر تعادل شان به هم بخورد، به هیولاهای ویرانگر تبدیل میشوند.
برخی به میلو کمک میکنند، برخی تحت تأثیر نفرین قرار میگیرند. نمادِ کشمکش درونیِ دنیاها.
**۴. رنگینکمانماهیها (Rainbowgulpers)**
ماهیهای پرنده با بالههایی از جنس تارهای رنگینکمانی. دهانشان قیفی شکل و پر از دندانهای چسبنده است.
با پاشیدن آبِ رنگینکمانی، میتوانند اشیا را به هم بچسبانند یا جدا کنند.
این ماهی ها در دریاچههای ترکیبی زندگی میکنند. میلو از آبِ آنها برای خنثی کردن چسبندگی استفاده میکند، اما ماهیها در ازای آن، خاطراتش را میمکند!
**۵. سایهریشهها (Shadroots)**
ریشههای درختی سیاه که از زمین بیرون زدهاند و چشمهایی قرمز رویشان رشد کرده. هر ریشه میتواند مستقل حرکت کند.
هر چیزی را که لمس کنند، به «درخت مادر» میچسبانند—درختی عظیم که انرژی قربانیان را میمکد.
نابودی درخت مادر، کلید توقف پیشروی گلِیدی گلید است.
**۶. بلورپریها (Crystalfairies)**
پریهای کوچک با بالهای شیشهایِ ترکخورده. بدنشان از اشکهای منجمدشده ساخته شده.
با آواز خواندن، میتوانند ذرات چسبنده را به مجسمههای زیبا تبدیل کنند. اما آوازشان باعث فراموشیِ خاطرات خوب میشود.
آنها بازماندگان بلور کریستالیاند. میلو باید انتخاب کند—نابودشان کند یا با ریسک فراموشی، از کمکشان استفاده نماید.
میلو با استفاده از خال روی بازویش میتواند با برخی از این موجودات ارتباط برقرار کند، اما لوکس هشدار میدهد:
«این پیوند میتونه تو رو به یکی از اونا تبدیل کنه!»
در فصلهای آینده، آنها باید بین نابودی این موجودات یا یافتن راهی برای همزیستی انتخاب کنند...