میلو در سرزمین بلورهای چسبان : **فصل اول: آبشارِ زمزمه گر**

نویسنده: kashki656896

 روستای کوچک **سایه سبز** همیشه آرام بود، انگار زمان در آنجا یخ زده بود.
خانه های چوبی با سقف های خزه پوش، جویبارهایی که آواز میخواندند، و جنگلی انبوه که دورتادور روستا را مثل دیواری سبز محاصره کرده بود.
اما در دل آن جنگل، رازی نهفته بود که بزرگترها از بیانش میترسیدند:
**آبشار گمشده**.

میلو، پسرک دوازده ساله ای که موهای فرفری اش همیشه پر از برگ و خاک بود، یک روز صبح تصمیم گرفت به تنهایی به جنگل برود.
مادرش هشدار داده بود: «آنجا جای بچه ها نیست!
میگویند هر که از آبشار گذر کند، هرگز بازنمیگردد.»
اما میلوی کنجکاو، همین که باد صدای زمزمه وار آبشار را از دور به گوشش رساند، مثل آهنربایی به سمت آن کشیده شد.

پاهایش را روی سنگهای لغزنده گذاشت و از میان درختان قدکشیده ای گذشت که شاخه هایشان شبیه انگشتان پیچ خورده بود.
بوی خزه و نم به مشام میرسید و نور خورشید به سختی از لابه لای برگ ها رد میشد.
ناگهان، غرش آب را شنید.
جلوتر که رفت، پرده ای از مه روشن کنار رفت و آن را دید:
**آبشاری بلند با آبی به رنگ یاقوت کبود** که از صخره ای عظیم فرو میریخت.
اما عجیب تر آنچه پشت آبشار بود:
**سوراخی درخشان**، مثل حلقه ای از نور که در هوا معلق بود و به جای نامعلومی راه میبرد.

میلو نفسش را حبس کرد. پایش لغزید و دستش به جلبک های روی صخره ها چسبید.
قلبش تند میزد، اما نمیتوانست مقاومت کند. یک… دو… سه… و **پرید** به درون آن حلقه ی نوری.

هوا برای لحظه ای سرد شد، مثل عبور از پرده ای از یخ.
سپس، پایش به چیزی نرم و عجیب برخورد کرد. زمین… اما زمین نبود!
زیر پاهایش را ماده ای ژله ای و رنگین کمانی پوشانده بود که با هر قدمش *جِلپ* میکرد و می چسبید.
میلوی وحشتزده برگشت تا به سمت آبشار بدود، اما آنجا دیگر تنها دیواری از سنگ های چسبناک بود.
نور درخشان محو شده بود و حالا او در **سرزمینی اسیر شده بود که همه چیز—از برگها تا سنگها—به او میچسبید**.

هوا پر از ذرات درخشنده ای بود که مثل برفِ رنگی آرام می باریدند، اما به محض نشستن روی پوستش، مثل عسل سفت میشدند.
جیب هایش پر از سنگریزه هایی شده بود که به دستانش می چسبیدند، و حتی فریادش هم در هوای غلیظ و چسبناک خفه میشد.

ناگهان، صدای خنده ای نازک از پشت بوته های عجیب شنید. چیزی نقره ای در میان برگها درخشید و سپس…

---

**پایان فصل اول** 

دیدگاه کاربران  
0/2000

جدیدترین تاپیک ها:

تقویت مهارت های داستان نویسی جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.