ابن سینا دوم
این داستان در مورد آینده فردی است به اسم امیرکبیر کبیری که در آینده با لقب این سینا دوم شناخته میشود. او کل جهان را با کار هایش زیر و رو می کند و ....
این داستان در مورد آینده فردی است به اسم امیرکبیر کبیری که در آینده با لقب این سینا دوم شناخته میشود. او کل جهان را با کار هایش زیر و رو می کند و ....
درام تراژدی زمان خواب نگاهی به معضلی اجتماعی دارد که زندگی و حق داشتن زندگی را در معرض تهدید می بیند .
دلارا معتمدی دختری که از خرد سالی پدر و مادرش رو از دست میدهد و اجبار به زندگی با پدر بزرگ سنگدلش میشه و توی ۱۶سالکی هم احبار با ازدواج و ۱۸سالگی هم احبار به سقط بچه اش توی این میان عاشق ادم عوضی که...
رایان و فاطمه دوتا عاشق و معشوق در فصل اول به هم میرسن اما در فصل دوم چی سمیرای پس فطرت چرا فاصله به مدت چهار سال بین این دو عاشق فاصله می اندازه؟ سمیرا کیه؟
صدای گریه نوزادی می آمد که با زبان خود صدایش را به گوش دنیا میرساند ( من پادشاه پارس میشم ) ... سلام من راوی یا روایتگر زندگی محمد علی ابهراج سینک هستم و در طول دوران زندگی او شما را همراهی خواهم کرد . راستی ببخشید اون نوزاد بچست نمیدونه چی میگه ... خلاصه ( صدای دلنوازه گریه یک کودک نوزاد در کوشه از خاک پارس خبر از به دنیا آمدن یک خورشید را به مردم ستم دیده پارس میدهد محمد علی ابهراج سینک... ) ... هنوز جنگی در کار نیست ...
این داستان زندگی ژولین داستانی در چندین داستان کو تاه از زندگی از خوشی های کودکانه تا غم های کودکانه ...
= من برگشتم ایران رمانی بیرون از دنیای واقعی ... اما با یک شخصیت از دنیای واقعی ... = رمان من برگشتم ایران _خوب خانم من نمیدونم الان با چه شخصی دارم صحبت میکنم! ... + من ایرانم ... هِع ... ایران ... مسخره است ... _ ببین خانم جون من و احمق فرض کردی ... یا خودتو ... + اولندش خانم جون نه ... دومندش ببین آقــــ ... ... ... ... ادامه دارد ...
گمراه بودم مامانمو میخواستم نمیدونستم اون مردی که خیلی به اقا معلما میخورد چرا منو دزدید. مامان کجایی؟ کجایی من نمیخوام گوشت چرخ کرده بشم
حکایات مکافات مجموعه ایست فولکلور از افسانه ها و داستانهای کوتاه و آمیخته بر طنز که سینه به سینه نقل قول گردیده و حاوی پند هایی است ارزشمند .
پسری که از هیونگش خوشش میاد... ولی در دران نوجوانی برای خواندهی کسی که دوستش دارد اتفاقاتی می افتد و از هم جدا میشوند... سئو و مینجو الان هرکدام شغل های خودشون را دارند و چی میشه اگه هردوشون به واسطه شغل هایشان دوباره همدیگر را ببینند؟
وقتی عشق به تراژدی تبدیل می شود وقتی آدمها بازیچه روزگار می شوند و وقتی هویت تنها دغدغه یک انسان می شود روزگار جبر خود را تحمیل می کند و در این میان دخترکی جسور در پی کشف بزرگترین راز زندگی خود بر می آید
در خواب دیدم که ققنوس زیر پنجه های گرگ خاکستر شد . ارباب مرگ مینوازد ، آواز گوش خراشی از اعماق دنیای زیرین خبر از نبرد خونین گرانیک میدهد!
محبوب من گرچه این شهر ویرانه شلوغ است ولی همه حواس من در پی چشمان توست در این ویرانه شلوغ انچنان جای تو خالیست که موسیقی خیال بودنت مرا به شوق دیدارت میدانی؟ تو همانی که من به دیدار تو بیمارم ...مرا با آغوشت دوا کن جان دل ... دل من تا حد درد دلتنگ توست بیا و کمی با گل های خانه حرف بزن ... هربار که غرق چشمانت زیبایت میشوم درمیابم در این سرزمین چیزی هست که ارزش شنیدن دارد.