ژانر
جستجو در عناوین
تعداد کلمات
مرتب سازی براساس
فقط تمام شده ها
فقط داستان های در حال تایپ
محمد علی ابهراج سینک 4 در حال تایپ

محمد علی ابهراج سینک

۲۶ دی ۱۴۰۲

صدای گریه نوزادی می آمد که با زبان خود صدایش را به گوش دنیا میرساند ( من پادشاه پارس میشم ) ... سلام من راوی یا روایتگر زندگی محمد علی ابهراج سینک هستم و در طول دوران زندگی او شما را همراهی خواهم کرد . راستی ببخشید اون نوزاد بچست نمیدونه چی میگه ... خلاصه ( صدای دلنوازه گریه یک کودک نوزاد در کوشه از خاک پارس خبر از به دنیا آمدن یک خورشید را به مردم ستم دیده پارس میدهد محمد علی ابهراج سینک... ) ... هنوز جنگی در کار نیست ...

1 3 1.2 K
ژولین . عزیزم 12 تمام شده

ژولین . عزیزم

۲۶ دی ۱۴۰۲

این داستان زندگی ژولین داستانی در چندین داستان کو تاه از زندگی از خوشی های کودکانه تا غم های کودکانه ...

1 3 3.1 K
من برگشتم ایران 7 در حال تایپ

من برگشتم ایران

۲۴ دی ۱۴۰۲

= من برگشتم ایران رمانی بیرون از دنیای واقعی ... اما با یک شخصیت از دنیای واقعی ... = رمان من برگشتم ایران _خوب خانم من نمی‌دونم الان با چه شخصی دارم صحبت می‌کنم! ... + من ایرانم ... هِع ... ایران ... مسخره است ... _ ببین خانم جون من و احمق فرض کردی ... یا خودتو ... + اولندش خانم جون نه ... دومندش ببین آقــــ ... ... ... ... ادامه دارد ...

0 0 1.6 K
Our End Day 1 در حال تایپ

Our End Day

۱۹ دی ۱۴۰۲

پسری که از هیونگش خوشش میاد... ولی در دران نوجوانی برای خوانده‌ی کسی که دوستش دارد اتفاقاتی می افتد و از هم جدا میشوند... سئو و مینجو الان هرکدام شغل های خودشون را دارند و چی میشه اگه هردوشون به واسطه شغل هایشان دوباره همدیگر را ببینند؟

0 1 166
پاهای برهنه 0 در حال تایپ

پاهای برهنه

۱۲ دی ۱۴۰۲

به زودی پر می‌شود.

0 0 0
جان دل 0 در حال تایپ

جان دل

۱۱ دی ۱۴۰۲

محبوب من گرچه این شهر ویرانه شلوغ است ولی همه حواس من در پی چشمان توست در این ویرانه شلوغ انچنان جای تو خالیست که موسیقی خیال بودنت مرا به شوق دیدارت میدانی؟ تو همانی که من به دیدار تو بیمارم ...مرا با آغوشت دوا کن جان دل ... دل من تا حد درد دلتنگ توست بیا و کمی با گل های خانه حرف بزن ... هربار که غرق چشمانت زیبایت میشوم درمیابم در این سرزمین چیزی هست که ارزش شنیدن دارد.

0 0
عاشقِ مادربزرگ 1 در حال تایپ

عاشقِ مادربزرگ

۹ آذر ۱۴۰۲

چه اتفاقی می افتد وقتی دو نفر از ته قلب عاشق هم باشند...

0 0 1.1 K
گل های بنفشه 6 در حال تایپ

گل های بنفشه

۱۹ مهر ۱۴۰۲

بیخیال ربان گمشده در جنگل احساسات؛در سکوتی که سرشار از گفته های پنهان شده بودبه ادامه ی مسیر، فکرش را سپرد و گوش هایش را تیز کرد تا به دنبال صدای شُر شُر رودبگردد و فاصله ی نمایان شدن انتظار را بفهمد. رمز و راز انتظار شمارا میکشد..

0 2 4.3 K
مدل مغرورم 1 تمام شده

مدل مغرورم

۲۶ شهریور ۱۴۰۲

سلدا مدل معروف با چشمان افسانه ای انسانی سردو مغرور ک با ورود ارسین ب زندگی باز میگردد.

0 0 173
بی حس 1 در حال تایپ

بی حس

۲۲ شهریور ۱۴۰۲

چی شد که ب اینجا رسیدم ؟ چی شد ک الان باید بجای یک زندگی خوب در زندان باشم.... چطور ب دست یک دختر گول خوردم .... ...............__________................ داستان پسرمافیا بزرگ و قدرتمند و دخترپلیس ک میخواد مافیا رو دستگیر کنه چی میشه اگه پسر داستان گول دختر رو بخوره و ......

0 1 1
می‌دونی... وحشتناکه...! 2 تمام شده

می‌دونی... وحشتناکه...!

۲۱ شهریور ۱۴۰۲

...آفازی. این چیزی بود که دکترها بهم گفتن. البته من بیشتر وقت‌ها آفاسی تلفظش می‌کنم. بهم گفتن مغزم دیگه نمی‌تونه درست با کلمات کنار بیاد. نمی‌دونم... شاید با هم دعواشون شده! شاید اون ضربه‌ای که من حتی نمی‌تونم به یاد بیارمش؛ باعث شده سبد کلمات از دست مغزم بیافته و همه چی پخش و پلا بشه! به هرحال که من بعد از اون ضربه؛ دیگه آدم سابق نشدم. دکترا گفتن سمت چپ مغزم به‌شدت آسیب دیده و برای همینه که دیگه نمی‌تونم درست حرف بزنم؛ حرف‌های بقیه رو راحت بفهمم، راه برم، با دست راستم کار کنم یا حتی یه لبخند تمیز قشنگ بزنم...

1 6 3.3 K
بعدها فهمیدم که... 2 تمام شده

بعدها فهمیدم که...

۸ شهریور ۱۴۰۲

+برای خداحافظی آماده‌ام. برای خداحافظی با دنیایی که متعلق به آن نیستم. برای خداحافظی با دنیایی که آدم‌هایش، هرچقدر هم که تلاش کنی تو را نمی‌پذیرند. با این حال؛ قبل از رفتن امشب، مثل همیشه پشت در اتاقشان در راهرو می‌نشینم. حتی اگر یک نفر به من لبخندی بزند... نه... حتی اگر یک نفر فقط من را ببیند و متوجه حضورم شود؛ می‌مانم... (احتمال داره به زودی پاکش کنم... نمی‌دونم...)

0 3 4.2 K
Death vs. Revenge (مرگ در برابر انتقام) 0 در حال تایپ

Death vs. Revenge (مرگ در برابر انتقام)

۲۷ مرداد ۱۴۰۲

تصمیم گرفتن بین دو گزینه همیشه سخت نیست. تو یا اونقدر ضعیفی که خودت رو از بین ببری، یا اونقدر قوی تا کسایی که از بین بردنت رو از بین ببری! یه نکته کوتاه: تمامی این داستان،غیر واقعی بوده و هرگونه تشابه اسمی، غیرعمد صورت گرفته. محدوده سنی این داستان به دلیل عوامل حساس (اعم از خودکشی، انتقام، رفتار خشونت‌آمیز و...) از ۱۸ تا ۲۵ سال تعیین شده. در صورتی که افراد به درک کامل در رابطه با داستان و داستان نویسی رسیده باشند، این محدوده سنی بی اهمیت خواهد بود.

1 0 0
دوری از هم پارت دوم 1 در حال تایپ

دوری از هم پارت دوم

۲۱ مرداد ۱۴۰۲

در پارت دوم خواهید دید

0 1 102
دوری از هم 1 تمام شده

دوری از هم

۲۰ مرداد ۱۴۰۲

سلاممممم خلاصه داستان مرینت و آدرین از هم دوری می کنن چرا ؟؟ میفهمی

0 0 99
تقویت مهارت های داستان نویسی جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.