سرخ...
به زودی این داستان نوشته خواهد شد...
جونوو، مشهورترین سلبریتی کره جنوبی است که درگیر یک ماجرای عشقی ناکام با همکار خودش است. اما عشق، تنها مشکلی نیست که جونوو باید با آن دست و پنجه نرم کند ... این داستان به صورت ماهنامه منتشر خواهد شد به جز سه فصل اول آن، که در روز اول انتشار داستان، منتشر خواهند شد.
پرچم ها سقوط کردند. سربازها کشته شدند و اراده مردم ادریا شکسته شد. گسترش قلمرو امپراطوری ساتاناتزا با مرگ آزادی و استقلال ادریایی ها رقم خورد. نخستین موج مبارزان آزادی توسط گرگ بی رحم و ترسناک ساتاناتزایی مهار شد. ترس بر ادریا حاکم شده و رویایی آزادی به خیالی تیره و تار بدل گشت. حال با گذشت سال ها نسل جدیدی پرچم ادریا را در دست گرفته و برای به دست آوردن آزادی از دست رفته خود دوباره قیام کرده و بار دیگر دربرابر ساتاناتزا و لشکر سربازان و مهره های ترسناکش ایستاداند. جنگ در سایه ها دوباره آغاز شده است. آزادی و یا سقوط همیشگی ادریا در این جنگ و توسط قهرمانانش، نوشته خواهد شد.
این یک سال در آتش عذاب وجدان سوختم و الان در آتش مرگ. این یکی آسان تر است. دوباره صدایت را میشنوم. دیدی به قولم عمل کردم؟ دیدی پیشت ماندم؟
سوار بر اسب بالغ اش شد و به آن سوی جنگل تاخت ، جایی که شهر را یاغی ها پر کرده بودند.....
چی میشه که یه توهم دیداری ساده، زندگی یه پسری که داره خودشو آماده ورود به دانشگاه می کنه رو از هم می پاشه؟
(زمان لاتین) سالهای زیادی بود که شهر سن جیمینیانو در تسخیر یک دیکتاتور بود.تا اینکه یک نفر خواست که قهرمان مردم این شهر باشد.پرچم قیام را بر دوش گرفت هرچه تنها بود و این کار عواقب زیادی برای آن داشت. ندای قیامی می آمد که بر صخره چنگ می کشید و می تاخت به سوی هدف.
پسر بچه فقیری که به عنوان قاتل دختر یکی از ثروتمندترین افراد شهر تشخیص داده میشود با الهام از زندگی جورج جونیوس استینی جونیور (George Junius Stinney Jr)