ژانر
جستجو در عناوین
تعداد کلمات
مرتب سازی براساس
فقط تمام شده ها
فقط داستان های در حال تایپ
من به شرطی زیبا میشوم که 1 تمام شده

من به شرطی زیبا میشوم که

۱۷ دی ۱۴۰۱

همه فکر میکنن اگر موهاتو از دست بدی یعنی زشتی.اما این فکری نبود که اِلا میکرد،اِلا برای این که به زیباترین زن جهان ثابت کنه زیباترینه،به خواست خودش موهاشو ...

0 0 762
کلمات گمشده 1 تمام شده

کلمات گمشده

۱۶ دی ۱۴۰۱

اینجا کسی واژگان غم، اشک و زدن را بخاطر نمی‌آورد.

0 0 279
هدیه تولدم کتاب خونینم شد 1 تمام شده

هدیه تولدم کتاب خونینم شد

۱۵ دی ۱۴۰۱

یک لیوان شراب در روز تولدم حالم را نمیتواند عوض کند.بیایید بگویم که امروز خوشحالم.این بهترین کار است

0 0 336
یک مزاحم همه چیز را خراب کرد 1 تمام شده

یک مزاحم همه چیز را خراب کرد

۱۵ دی ۱۴۰۱

چیزی که میخوام انقدر غیر قابل دسترسه که باید در رویا ببینم و ترس بیدار شدن را داشته باشم؟

0 2 344
کفش های قرمز من 1 تمام شده

کفش های قرمز من

۱۴ دی ۱۴۰۱

دختری که در زمان گم شده باشد؟ شاید داستان به همچین چیزی اشاره دارد.درباره دختر است که تشنه توجهی از سمت آدمی مناسب است اما کسی وجود ندارد پس پدیده ای عجیب برای او اتفاق می‌افتد که هم خوشایند است و هم ترسناک است.این دختر دوست ندارد چیزی تغییر کند با این حال میخواهد از دست آنها فرار کند. اما آنها کیستند؟ اصلا درمورد آدم حرف میزنم یا یک وسیله؟

0 0 833
عمارت مرگ 0 تمام شده

عمارت مرگ

۱۸ آذر ۱۴۰۱

برای چهار دوست کارت دعوت می آید که آنها به عمارتی از جنس نابودی و مرگ دعوت شدند......

0 0 0
ساعت صفر 2 تمام شده

ساعت صفر

۹ آذر ۱۴۰۱

چشم‌هایش تار می‌دیدند. فکش بی اختیار روی هم می‌خورد و صدای ساعت روی مغزش رژه می‌رفت. تیک، تاک- تیک، تاک- تیک، تاک- عقربه روی ساعت صفر درجا می‌زد.

0 6 865
زندگی خاکستری 2 تمام شده

زندگی خاکستری

۹ آذر ۱۴۰۱

یک داستان از شخصیتی معمولی. یک روز، یک شهر، یک شخص...

0 2 737
تو کیستی؟ 14 تمام شده

تو کیستی؟

۱۹ آبان ۱۴۰۱

عموی سپهر یک نقاش حرفیه ای هست که نیازمند یک دستیار است ... سپهر هم از شناخت قبلی که از نقاشی های حنا داره این کارو بهش پیشنهاد میده ولی حنا این کارو به شرطی قبول میکنه که......!

1 3 12.7 K
ضد سرقت 1 تمام شده

ضد سرقت

۱۱ آبان ۱۴۰۱

یک شب در یک محله سرقتی اتفاق میوفتد و ...

0 0 1.1 K
جشن خاکستر 7 تمام شده

جشن خاکستر

۱۱ آبان ۱۴۰۱

چو گودرز و هفتاد پور گزین، همه پهلوانان با آفرین، نباشد به ایران تن من مباد، چنین دارم از موبد پاک یاد

0 0 12 K
شامگاه شیطانی 2 تمام شده

شامگاه شیطانی

۹ آبان ۱۴۰۱

مقدمه: مینویسم از عشق_میخوانمش با درد میگویم زندگی_ میخوانمش غم میگویم شامگاه_مینویسم به وقت عاشقی میخواندش شیطان _میخوانمش انسان داستانی از جنس عاشقی با طعم زندگی با ظاهری پر از درد ،از عشقی که میخواندش نفس میخوانمش زندگی،اما بخاطر زهر عشقی که گذشتگان از این درد کشیده اند عشق ما نیز طعم زهری خونین آلوده به غباری از دردو نفرین به خود میگیرد؛ کداممان تقاص پس میدهیم؟من!یا تو!تقاص برای کاری که نکرده ایم،تقاص برای راهی که اشتباه رفته ایم،گناه من عشق است گناه تو توبه،توبه ای که فقط با خون پاک میشود با عشق خوانده میشود با ظغیان تمام میشود؛بامداد خمار زندگیم پر از دردونفرت است. غباری که آلوده به مهر عاشقی تواست،زندگیم درد است،دردی از تو،عاشقی از من،زندگی از آن ما…

0 0 572
نقشی بر آب 18 تمام شده

نقشی بر آب

۲۴ مهر ۱۴۰۱

در جهانی موازی یک انفجار بزرگ باعث بر هم خوردن نظم زندگی اهالی کشور شده و شخص مرموزی قصد دارد با استفاده از آن، قدرت خود را تثبیت کند. قهرمانان قصه به دنبال پیدا کردن دلیل این انفجار و بازگرداندن نظم پیشین هستند.

0 0 25.7 K
زندگی ام بدون کلمات 1 تمام شده

زندگی ام بدون کلمات

۲۳ مهر ۱۴۰۱

دیگر از همه چیز خسته شده بودم؛ آن هایی که بدون خداحافظی ما را ترک می کردند، خانه ای که مدت ها از زمان پرداختن اجاره اش گذشته بود، نانی که به زور از گلویمان پایین می رفت و افکاری که مثل طنابی گلویم را می فشردند. داشتم دیوانه می شدم. تصمیمم را گرفته بودم. می خواستم سکوت کنم؛ برای همیشه.

0 5 1.1 K
Under the moonlight 1 تمام شده

Under the moonlight

۱۵ مهر ۱۴۰۱

"من دوست دارم.. یعنی ازت خوشم میاد" لبخندی روی لبهاش نشست و گفت: " اوهوم " دختر که انگار سطل آب یخی روی سرش خالی کرده باشند گفت: " هی...این...این یعنی چی؟ من..." حرفش رو قطع کرد و با آرامش گفت: " منم دوست دارم ولی ، نمیتونم قبول کنم"

0 0 528
تقویت مهارت های داستان نویسی جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.