ژانر
جستجو در عناوین
تعداد کلمات
مرتب سازی براساس
فقط تمام شده ها
فقط داستان های در حال تایپ
نسلی متفاوت 4 در حال تایپ

نسلی متفاوت

۱۷ تیر ۱۴۰۲

زمینی را تصور کنید که با دنیای عجیب خارج از خود، هیچ آشنایی ندارد. حال اگر یک هیولا از آن جا به زمین بی همه کس بیاید و شروع کند به نابود کردن آن، اوضاع چگونه می شود؟ همراه باشید با قهرمانانی که قدرت مقابله با هیولا در توانشان نیست؛ اما تمام سعی خود را می کنند تا...

0 2 18.5 K
یک روز پر از بدشانسی 0 در حال تایپ

یک روز پر از بدشانسی

۱۷ تیر ۱۴۰۲

در زندگی همه یک روز پر از بدشناسی وجود دارد

1 0
دستفروش 1 تمام شده

دستفروش

۱۳ تیر ۱۴۰۲

خاطراتی گذرا و‌ خیلی کوتاه از ذهن یک مرد مغازه دار که در نوجوانی دستفروشی میکرد بیان می‌شود

0 0 331
قلب تپنده تو 1 تمام شده

قلب تپنده تو

۱۱ تیر ۱۴۰۲

همان طور که قدم بر می داشتم، وارد شدن بی سروصدای آن پزشک را تماشا کردم. دیدم که او چطور تمام دستگاه هایی که بی امان بوق می زدند را خاموش کرد، ماسک را از روی صورت حورا برداشت و پتو را از روی بدنش کشید؛ گویی در آن مدت مرده بود و حالا تازه زنده شده بود. دیگر مشکلی وجود نداشت... لااقل برای او.

0 4 642
شاید 1 در حال تایپ

شاید

۸ تیر ۱۴۰۲

داستان کوتاه

0 0 69
تبادل تاریکی... 2 تمام شده

تبادل تاریکی...

۲۹ خرداد ۱۴۰۲

...گوشه خیابان ایستاد و مدتی به مکان نامعلومی خیره ماند. واقعا چرا این زندگی تا این حد برایش پر از درد و رنج بود؟! چرا آن یک باری که تصمیم به اتمامش گرفته بود، موفق به فرار از چنگ این همه مشکلات نشده بود؟! -... وای باورم نمی‌شه! بیشتر شبیه یه خوابه! -فکر می‌کنی واقعا امروز همه از شر مشکلاتمون خلاص می‌شیم؟ -شک داری؟! بابا می‌گن اونجا می‌شه مشکلاتتو با مال دیگران عوض کنی... قطعا هستن کسایی که مشکلات تو رو به از خودشون ترجیح بدن و تو هم مشکلات اونا رو بیشتر از مال خودت بپسندی...!

1 8 3.4 K
لبخند خالی 1 در حال تایپ

لبخند خالی

۲۶ خرداد ۱۴۰۲

هی دختر تموم شد گریه نکن!

0 0 419
واقعیت 1 در حال تایپ

واقعیت

۲۶ خرداد ۱۴۰۲

او نیاز به مردی دارد که در حقش مردانگی کند و مادری که حس های دخترانه دخترش را آشکار سازد همین!

0 0 886
«ویالونَت گریه میکند رویا» 1 تمام شده

«ویالونَت گریه میکند رویا»

۲۴ خرداد ۱۴۰۲

ویالونت را هربار در دست گرفتم و نُت هایی که تو نواختی را نواختم گریه میکردم.رفتنت را قبول نمیکرد جیغ میکشید و اینطور دلتنگی خودش را ابراز میکرد.دیگر با صدای دلنشینی آواز نمیخوانَد فقط یک دم جیغ میکشد.ویالونت در دست غیر حتی با نواختن نوت های درست جیغ میکشد...

0 4 923
بیاین از اول شروع کنیم... 1 در حال تایپ

بیاین از اول شروع کنیم...

۲۴ خرداد ۱۴۰۲

بیاین ببینیم یه آدم از کجا شروع می کنه... و از کجا دوباره شروع می کنه ...

0 0 145
گُداز واقعیت 1 در حال تایپ

گُداز واقعیت

۲۲ خرداد ۱۴۰۲

گُداز واقعیت صدای او میتواند خود داستانی پر تامل باشد. دیدن او هر روز در مبهم ترین و دور ترین قسمت زندگی ام فقط چشمانم را عادت میدهد. جای او در ذهنم در نزدیک ترین اهالی که دسترسی به پرونده های اصلی تفکرم دارند است. میتوانستم با متمایز بودنم از تمامی ادم های اطرافش خود را از عشق او هم متمایز بدانم و اجازه شروعی به خود ندهم.

0 1 676
درخشش بی حد و مرز 1 تمام شده

درخشش بی حد و مرز

۱۹ خرداد ۱۴۰۲

این داستان احتمالا کمی تخیلی بنظر برسد اما روزی واقعی خواهد شد.

0 0 962
«مهشید» 1 تمام شده

«مهشید»

۱۷ خرداد ۱۴۰۲

+مهشید میدونستی همیشه مجبورم میکنی بخندم ؟ مهشید در حالی که یک قاشق از بستنیش رو در دهنش فرو میداد گفت -واقعا؟ +آره تاحالا هیچکس مجبورم نکرده بود که واقعی بخندم -تاحالا هیچکس هم منو مجبور نکرده بود از ته دل دوست داشته باشم باهاش وقت بگذرونم +از تَه دِل...؟ -آره به اجبار کسی رو از ته دل دوست داشته باشی دقیقا مثله وقتی که به اجبار واقعی میخندی

0 2 1.2 K
كلمات 1 تمام شده

كلمات

۱۱ خرداد ۱۴۰۲

كلمات ، رفتار همشون قدرتمند ترين و خطرناک ترين صلاح روي زمينه

0 0 357
«مترو» 1 تمام شده

«مترو»

۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۲

کتابِ بی‌پایان نویسنده‌ی گمنام جهل و ثروت عقل و فقر در زمین گرد زیر آسمان در یک خط از کتابِ مترو

1 0 619
تقویت مهارت های داستان نویسی جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.