جزوه عشق : هجران
3
31
1
73
ای که عشقت همه هجران شد و بس
که همی گشتم و در کوچه و پس
تا به کی از غم عشقت نگران
این چنین از پی عشقت حیران
من که در عشق ندارم هوسی
همه عشقم و نگاهت قفسی
تو که می گویی اگر عشق نبود
این همه عاشق و معشوق نبود
پس چرا با همه عشقی که هنوز
دارم و داری و دارند هنوز
همه نا آدم و رند و دغلند
همه رسوا و همه بد گهرند
یا که از آدم و انسان رسته اند
یا که این عشق به آبی شسته اند
**