بخت سوخته : مقدمه

نویسنده: Albatross

عاشقیمان را چگونه تعبیر کنم؟ آن‌گه که زمانه مهر ممنوعه را به احساسمان کوبید.

نبودت را چگونه تعبیر کنم؟ آن‌گه که با تو بودن جهانم بیدار شد.

کاش هرگز عاشقی را یادم نمی‌دادی، کاش هیچ‌گاه سحر چشمانت من را از آنِ خود نمی‌کرد!

اکنون چه کنم؟ حال که آه شده آوایم.

نبودت سکون را از این تن می‌کشد، آرامش را سلب می‌کند. بگو اکنون چگونه بی تو بودن را نقاشی کنم؟

لیکن چه زود گذشت، خنده‌هایی که اینک نغمه‌هایشان را حنجره دریده و اجازه پرواز نمی‌دهد!
دیدگاه کاربران  
0/2000

جدیدترین تاپیک ها:

تقویت مهارت های داستان نویسی جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.