رمان[ ماه من : پارت ۵۳
0
22
1
110
با صدای آلارم گوشیم پاشدم رفتم دست و صورتمو شستم.
صبحونه خوردم و رفتم بالا لباس بپوشم .
یه کراپ سفید زیر پیرهن مشکیم پوشیدم با یه شلوار مشکی و شال سفیدمو سرم کردم و کیفمو برداشتم و رفتم پایین .
کفش سفید و مشکیمو پوشیدم و راه افتادم سمت بیمارستان .
ماشین و گذاشتم تو پارکینگ و رفتم سمت اتاق آقای احمدی .
نیلماه : سلام دکتر
احمدی : سلام دخترم میدونستم امروز میای برای تمدید قرارداد ...
مثل خر حرفشو قطع کردم .
نیلماه : نه ، برای این نیومدم
احمدی : پس برای چی اومدی ؟!