رمان[ ماه من : پارت ۳۲
1
28
1
110
ارغوان اخلاقی داشت که اگه من روش داد بزنم هم ازم ناراحت نمیشه چون درکش بالاست و میدونه این چند روزه ناراحتم خستم زیاد سر به سرم نمیزاره الانم اگه اومد کارم داشت که من یکم تند رفتم .
عمل دوم هم به خوبی انجام شد و قرار بود امروز نیلی بیاد خونم و هیچی توخونه نداشتم .
سر راه که میرفتم خونه یه چیزایی گرفتم تا یه شام خوشمزه براش درست کنم .
رسیدم خونه و رفتم طبقه 13 و سایپا رو بردم داخل .
نیلماه : خوب .... نیلی از چی خوشش میاد ؟!
وجی : هر چی که حامیم دوست داره اونم خوشش میاد 《 خنده》
نیلماه: پس قرمه سبزی درست کنم《 خنده 》
دیگه همه ی کارا رو کرده بودم و فقط خوردنش مونده بود .