رمان[ ماه من : پارت ۱۴
1
14
1
110
خانومه : اها من اومدم کنسرت پسرم خیلی پسر
خوبیه حالا میاد میبینی دخترم
نیلماه: بله ایشالا همیشه تو کاراشون موفق باشن و به بهترین جاها برسن
خانومه : انشالله ، دخترم کارت چیه ؟
نیلماه: من درحال حاضر جراح هستم و توی بیمارستان ایرانمهر کار میکنم
خانومه : اها میتونم شمارت رو داشته باشم دخترم
نیلماه: بله حتما
بعد اینکه شماره رو دادم گفت :
خانومه : باید چی سیو کنم ؟ 《لبخند》
نیلماه : نیلماه راد هستم شما هر چی دلتون میخواد سیو کنید
خانومه تا اومد چیزی بگه یه دختری گفت:
دختره : ببخشید اینجا جای منه
خانومه: یه لحظه من نگاه کنم ؛ واقعا ببخشید که جای شما نشستم