رمان[ ماه من : پارت ۷۴

نویسنده: mlynabkhtyary71

با صدای آلارم گوشیم از خواب بیدار شدم .
دست و صورتمو شستم و رفتم پایین صبحونه خوردم .
ساعت 8:30 بود پریدم بالا لباس پوشیدم .
ارایشه ملیحی کردم و وسایلمو برداشتم رفتم پایین .
کفشمو پوشیدم و سوار ماشین شدم و راه افتادم .
راس ساعت 9 رسیدم و ماشینو پارک کردم .
گیتارمو برداشتم و رفتم داخل که حامیمو دیدم داشت با نوازنده هاش صحبت می‌کرد .
نیلماه : سلام 
حامیم : سلام نیلماه خانوم ، بچه ها این خانوم نوازنده جدید گیتارمون هست 
اکثرا بچه ها رو می‌شناختم. 
هستی : سلام من هستیم فک کنم توی یکی از کنسرت های حامیم دیدمت 
نیلماه : فک کنم چون من فقط یه بار تونستم بیام کنسرت حامیم 
دیدگاه کاربران  
0/2000

جدیدترین تاپیک ها:

تقویت مهارت های داستان نویسی جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.