قسمت 38

ماه من

نویسنده: Hasti84

نوا دوید و قرصام رو اورد
+(گیتا ببخشی داد زدم دردت به جونم گیتا)
نوا گوشی رو برداشت
+(سلام اقا بردیا من دوست گیتام ) ...........+(بله حالش خوبه مراقبشم) ............+(کرمانشاه خونه ماست) ......+(توروخدا نگین به کسی) .......+(ممنونم خدانگه دار)
گوشی رو قطع کردو اومد سمتم( میدونی نباید همش قرص بخوری؟ چیکار داری باخودت میکنی؟ تا قلبت درد گرفت باید قرص بخوری؟؟ چند بار نفس عمیق بکش حالت خوب میشه)
دستی براش تکون دادم به معنی اینکه ولم کن بابا و رفتم تو اتاق و خوابیدم
صبح با صداهایی بیدار شدم اما چشامو باز نکردم
+(اسمی چَس؟؟) {اسمش چیه؟}
_(گیتا دوستمه دختر خوبیه)
+(دالگ و باوگی ازانن؟؟) {مامان باباش میدونن؟}
_(اره مامان میدانن)
+( ارا هاتیه ایره؟) { چرا اومده اینجا؟}
_(مامانننن به خدا دختر خوبیه مشکلی براش پیش اومده اومد اینجا )
+(روله خو مِه نَوتمَه دِت گَنیگَه اوشِم مشکلی پیش نای) { دخترم خوب من نگفتم دختر بدیه میگم مشکلی پیش نیاد)
_(نه فدات شم پیش نمیا مشکلی ..... بمونه؟)
+(چَبکَم وَ دَس تو؟ بوسِه عیبی چَس) {چی کار کنم از دست تو؟ وایسه عیبی نداره}
_(فدات بشم من)
مامانش رفت بیرون از اتاق منم چشمامو باز کردم
+(سلام)
دیدگاه کاربران  
0/2000

جدیدترین تاپیک ها:

تقویت مهارت های داستان نویسی جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.