قسمت 47

ماه من

نویسنده: Hasti84

بلند شد و خودشو کشید و اخیشی گفت و شروع کرد به پوشیدن کاپشن و کلاه
+(پاشو بریم لب دریا)
_(بریم)
پوشیدم و رفتیم کنار دریا نشستیم روی زمین و به دریا نگاه میکردیم
_(یه چیزی بگم؟)
+(دو چیز بگو تموم من)
_(چرا خودتو خواستی بکشی؟)
اهی کشید و گفت( فشار زیادی روم بود فکر اینکه بهم خیانت کردی دیونم کرده بود تحملش برام سخت بود دوری ازت هم سخت تر )
سرشو رو شونم گذاشت و منم بغلش کردم که گوشیم زنگ خورد
+(الو؟)
_(زهرماربیشعور ده بارِ زنگ میزنم چرا جواب نمیدی؟)
+(عسل چی شده ؟)
_(گیتا رو پیدا کردی؟)
+(اره پیشمه)
گریه اش شدت گرفت و گفت گوشی رو بدم بهش

*گیتا*

گوشیش رو گرفت سمتم
+(الو)
_(درد کثافت کدوم گوری بودی؟)
+(گریه چرا؟)
_(میدونی چی شده؟)
+(چی؟)
_(دیروز کیخسرو ازم خواستگاری کرد)
جیغی کشیدم ( نه راست میگی؟)
_(اره مگه من چمه؟)
+(وای خوشحالم برات ....... من اونجا بیا نیستم از اون شهر بیزارم شما جمع کنین بیایین اینجا)
_(باشه خداحافظ)
گوشی رو قطع کردم و به سینه ام چسبوندم
+(چیشده بود؟)
_(کیخسرو ازش خواستگاری کرده)
+(اک بلاخره گفت بهش)
دیدگاه کاربران  
0/2000

جدیدترین تاپیک ها:

تقویت مهارت های داستان نویسی جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.