قسمت 77

ماه من

نویسنده: Hasti84

رفتم سمت کمد و درشو باز کردم و نشستم روی زانوهام و در کشو اخری رو باز کردم چندتا چیز بود که کادو پیچ شده بود رو هرکدوم اسم نوشته شده بود همو تو بغلم گرفتم و در کشو رو اومدم ببندم که یه چیزی کفش دیدم یه جعبه کوچولو بود برش داشتم و درشو باز کردم یه انگشتر خوشگل بود رینگ بود یکم نگاش کردم دیدم توش اسم گیتا نوشته شده جعبه رو نگاه کردم یه نوشته کوچیک توش بود بازش کردم
( ایناز اینو بنداز یادگاری از من به تو )
سریع دستم کردم در کشو رو بستم و رفتم بیرون نشستم رو زمین به همه کادو هاشونو دادم نوبت رسید به خودم بازش کردم یه تاب صورتی خوشگل بود برا هر کی یه چیز گرفته بود ( رفیق دیونم به فکر همه چی بوده )
به سهراب نگاه کردم که ساحل تو بغلش خوابیده بود و به کادو دستش نگاه میکرد رفتم کنارش نشستم
+(چرا بازش نمیکنی؟)
_(من سیاهمو درنمیارم)
+(گیتا اینو نمیخواست)
_(دارم دیونه میشم ساحل رو بدون مادرش چجوری بزرگ کنم؟؟)
+(من هستم برو بپوش لباستو برو)
_(نمیخوام)
+(گیتا ناراحت میشه)
دیدگاه کاربران  
0/2000

جدیدترین تاپیک ها:

تقویت مهارت های داستان نویسی جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.