ژانرها
جستجو در ژانرها
اکشن
تخیلی
تراژدی
ترسناک
جنایی
داستان تاریخی
داستان کوتاه
درام
دلنوشته
دلهره آور
شعر
طنز
عاشقانه
علمی تخیلی
فلسفی
فولکلور
ماجراجویی
ماوراء الطبیعه
معمایی
واقعگرایی
پلیسی
داستان های کاربران
وبلاگ
تماس با ما
درباره ما
تالار گفتگو
محصولات
ورود / ثبت نام
0
قسمت 9
قسمت 1
قسمت 2
قسمت 3
قسمت 4
قسمت 5
قسمت 6
قسمت 7
قسمت 8
قسمت 9
قسمت 10
قسمت 11
قسمت 12
قسمت 13
قسمت 14
قسمت 15
قسمت 16
قسمت 17
قسمت 18
قسمت 19
قسمت 20
قسمت 21
قسمت 22
قسمت 23
قسمت 24
قسمت 25
قسمت 26
قسمت 27
قسمت 28
قسمت 29
قسمت 30
قسمت 31
قسمت 32
قسمت 33
قسمت 34
قسمت 35
قسمت 36
قسمت 37
قسمت 38
قسمت 39
قسمت 40
قسمت 41
قسمت 42
قسمت 43
قسمت 44
قسمت 45
قسمت 46
قسمت 47
قسمت 48
قسمت 49
قسمت 50
قسمت 51
قسمت 52
قسمت 53
قسمت 54
قسمت 55
قسمت 56
قسمت 57
قسمت 58
قسمت 59
قسمت 60
قسمت 61
قسمت 62
قسمت 63
قسمت 64
قسمت 65
قسمت 66
قسمت 67
قسمت 68
قسمت 69
قسمت 70
قسمت 71
قسمت 72
قسمت 73
قسمت 74
قسمت 75
قسمت 76
قسمت 77
قسمت 78
قسمت 79
قسمت 80
قسمت 81
قسمت 82
قسمت 83
قسمت 84
قسمت 85
قسمت 86
قسمت 87
قسمت 88
قسمت 89
قسمت 90
قسمت 91
قسمت 92
قسمت 93
قسمت 94
قسمت 95
قسمت 96
قسمت 97
قسمت 98
قسمت 99
قسمت 100
قسمت 101
قسمت 102
قسمت 103
قسمت 104
قسمت 105
قسمت 106
قسمت 107
قسمت 108
قسمت 109
قسمت 110
قسمت 111
قسمت 112
قسمت 113
قسمت 114
قسمت 115
قسمت 116
قسمت 117
قسمت 118
قسمت 119
قسمت 120
قسمت 121
قسمت 122
قسمت 123
قسمت 124
قسمت 125
قسمت 126
قسمت 127
قسمت 128
قسمت 129
قسمت 130
قسمت 131
قسمت 132
قسمت 133
قسمت 134
قسمت 135
قسمت 136
قسمت 137
قسمت 138
قسمت 139
قسمت 140
قسمت 141
قسمت 142
قسمت 143
قسمت 144
قسمت 145
قسمت 146
قسمت 147
قسمت 148
قسمت 149
قسمت 150
قسمت 151
قسمت 152
قسمت 153
قسمت 154
قسمت 155
قسمت 156
قسمت 157
قسمت 158
قسمت 159
قسمت 160
قسمت 161
قسمت 162
قسمت 163
قسمت 164
قسمت 165
دنبال کردن نویسنده
دنبال کردن داستان
جانا
نویسنده:
Hasti84
2
31
3
165
مامان داد زد ( چی؟؟)
+(خاموش کن اون تراکتور رو)
_(ها؟)
جارو خاموش کرد(چی میگی ؟)
+(گفتم خاموش کن اون تراکتور رو)
وقتی از بیدار بودن من خیالش راحت شد جارو رو جمع کرد و رفت بیرون( مامان فقط میخواستی منه بدبخت رو بیدار کنی؟)
+(پاشو بابا شب خواستگارات میان برو یه دوش بگیر یه لباس خوشگل هم انتخاب کن واست میخوام قورمه سبزی درست کنم خوشگل مامان)
اروم گفتم(نوچ نوچ میخواد منو خر کنه )
بعدش بلند گفتم ( چشم مادر من ...... میگم نیست بار اوله که بزور میخوای خواستگار بیاری خونه استرس دارم میشه اتی و پری بیان پیشم ؟ اخه اونا امار خواستگاریاشون بالاس)
فکری کرد و گفت باشه رفتم در اتاقو بستم و زنگ زدم اتی اروم شروع کردم حرف زدن که مامان نشنوه (سلام خوبی؟) اونم اروم جواب داد( سلام اره تو خوبی؟)
+(تو چرا یواش حرف میزنی ؟)
_(نمیدونم ..... بگو حرفتو)
+(شب میخواد برام خواستگار بیاد اون عطری که داری رو بیا)
_(نوچ نوچ از بس بوش خوبه میگی؟)
+(نه بابا خره بو گربه مرده میده اونی که خودم خریدم برات نه همونی که داداشت برا تولدت بهت کادو داد رو میگم)
_(اها باشه)
+(۵ اینجا باش)
_(باش)
گوشی رو قطع کردم و زنگ زدم پری(سلام پری خوبی؟)
+(سلام اره تو خوبی؟)
_(فدات میگم شب میخواد برام خواستگار بیاد اون شلوار سبز لنجنیه که زانوش پارس پایینشم سوخته و اون بولیز قرمزِ که پاینش انگار سگ جویده و اون شال هفت رنگ ضایع قدیمیه و اون دمپایی گاویه رو برام بیار )
+(خاک برسم میخوای بیرونش کنی با این وضع لباس پوشیدن چرا میگی بیان؟)
_(مامانم گیر داده ...... اها اون ادویه بود که گرفتی گفتی خیلی تنده اونو هم بیار )
+(یا ابولفضل .... باشه)
_(۵ اینجا باش)
قطع کردم و خیلی شاداب رفتم بیرون
فصل بعدی
دیدگاه کاربران
نام *
ایمیل *
0/2000
ثبت
جدیدترین تاپیک ها:
داستان به جرم عاشقی
motahharehbaghany
|
۱۱ آذر ۱۴۰۳
داستان کوتاه کله آژیری
Rizer
|
۹ آذر ۱۴۰۳
کتاب جدیدم؛ سهگانه آیوی اندرسن منتشر شد!!
NegarMojiri
|
۲۶ شهریور ۱۴۰۳
یه سوال
shmsyfatmh032
|
۷ مرداد ۱۴۰۳
نظر شما در مورد ترجمه و بازنوسی داستان های خارجی
jabbar
|
۱۳ خرداد ۱۴۰۳
بیشتر
تقویت مهارت های داستان نویسی
جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.
خانه
تماس با ما
درباره ما
قوانین و مقررات
تالار گفتگو
صفحات مفید
قوانین و مقررات
آموزش نوشتن رمان در سایت داستان نویسی فصل یک
تالار گفتگو
پیام های کاربران
محصولات
همیاری
مطالب تصادفی
10 شیوه ایده پردازی برای داستان و رمان
نکات کلیدی در خلق شخصیت شرور داستان
نحوه نوشتن فلش بک (گذشته نمایی flashback) در داستان
کلیشه چیست؟ نمونه های کلیشه و اجتناب از آن در داستان نویسی
استفاده از خاطرات و تجربیات زندگی در داستان
شبکه های اجتماعی
بازنشر مطالب حتما باید با ذکر منبع باشد. در غیر این صورت قابل پیگیری است. Fasle Yek ۱۴۰۳
©
خطا
برای "
" باید وارد حساب کاربری خود شوید.