قسمت 11

جانا

نویسنده: Hasti84

اولش خجالت کشیدم که اون جوری لباس پوشیدم ولی بابام شروع کرد خندیدن( خیلی خوب شدی جانا من اصلا خوشم نمیاد شوهر کنی پس منم باهاتونم)



رفتم گونشو بوسیدم و گفتم میخوام چی کار کنم تا مامان رو دست به سر کنه



چادری که برای دوران طفولیتم بود رو سر کردم کوتاه بود خیلییییی ولی قشنگ فرار میکردن خیلی اروم و بی سر و صدا رفتم اشپز خونه پری و اتی هم اومدن پیشم که مهمونا از راه رسیدن مامان گفت چایی بیارم چایی داغ داغ بود ریختم تو فنجون هایی که محتویات توش معلوم نباشه بعد از اون ادویه ریختم توی اونی که مال پسرس خواستم برم که پری نگهم داشت( چی ریختی توش؟)



+(همون ادویه که اوردی)



_(بیا از اینم بریز)



+(چیه؟؟ اَ از این قرصا که ادم میخوره میره دستشویی همش ؟ ایول)



یه عالمه ریختم توش اگه میخورد میمرد تا رفتم بیرون نگاها چرخید سمتم مادر پسره گفت( به به عروس.....)



تا سر و وضعم رو دید حرفشو خورد مامان هم کارد میزدی خونش در نمیومد رفتم جلو و به هم چایی دادم و نوبت رسید به پسره یا خدا چه زشت بود کچل اییی چاق اییی چایی رو که برداشت خواست بزاره رو میز که گفتم(بخورید سرده)



لبخند زشتی زد و تا ته کشید بالا وقتی فنجون رو پایین اورد قیافش مچاله شد بدبخت یکم نشست بعد دستشویی رفتناش شروع شد وای که چقدر خنده دار بود خیلی ناراحت از خونه گذاشتن رفتن که پری و اتی از اشپزخونه اومدن بیرو من قر میدادم و اونا میخندیدن که مامان اومد تو( چش سفید وایسا کارت دارم)



دوتا پا داشتم دوتا دیگه قرض گرفتم و در رفتم مامان داد میزد و دنبالم میدویید منم تا دیدم از  کنار در خروجی اومد اینور زد بیرون و رفتم تو حیاط در رو محکم گرفتم تا نتونه بیاد بیرون پری و اتی خندشون تموم شد مامان رو اروم کردن ( خاک تو سر من ابروم رفت اخه دختر حیا  نداری تو ؟؟؟ این چه لباسی بود کدوم خر این لباسشو بهش داده ؟ بوی گند از کجا بود ؟؟ کی این عطر روداده بهش هر کی بوده روانی بوده)
اتی و پری وا رفتن بعد گفتن مال ما بوده مامان اومد جمش کنه(منظورم اینه دختر من خره و راونیه)
قرمز شده بود از عصبانیت بابا رفت ارومش کنه یعنی پر هر کی به پرش میخورد روزگارش با کرامل کاتبین بود
دیدگاه کاربران  
0/2000

جدیدترین تاپیک ها:

تقویت مهارت های داستان نویسی جزئیات بیشتر اینجا کلیک کنید.